العالم - عراق
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نمایندگی نُجَباء در ایران، سخنگوی رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء، موانع تشکیل دولت در عراق را تشریح کرد و موارد کارشکنی جناحهای وابسته و همپیمانان واشنگتن در این زمینه را برشمرد.
مهندس «نصر الشَمَّری» با اشاره به پروپاگاندای تبلیغاتی دشمنان علیه نیروهای ملی و گروههای مقاومت، خاطرنشان ساخت که جمهوری اسلامی ایران حامی ثبات و آرامش در کشور عراق است.
وی ضمن تأکید بر وجود اسناد قطعی مبنی بر پیوند عمیق سران اقلیم کردستان با رژیم صهیونیستی، از تصویب قانون مقابله با عادیسازی روابط میان بغداد ـ تلآویو حمایت و تصریح کرد: مقاومت دستبسته نیست و در مواجهه با سازشکاران تسامح نمیکند.
متن کامل این گفتگو به شرح ذیل است:
روند انتخاب نخستوزیر عراق به کجا رسیده و چه دلایل و عواملی مانع تصمیمگیری و تعیین تکلیف در این زمینه است؟
تا کنون هیچ نشانهای بر حل مشکل انتخاب نخستوزیر وجود ندارد. یکی از دلایل مهم در این خصوص، اصرار «سیدمقتدی صدر» بر تشکیل دولت "اکثریت ملی" (طبق تعریف خودش) است که البته قرار بود از ائتلاف سهگانه (جریان صدر - اهلسنت - کردها) تشکیل شود. اما این ائتلاف نتوانست اکثریت مطلق پارلمان عراق را بهدست آورد تا بتواند رئیسجمهور و نخستوزیر را انتخاب کرده و در نهایت دولت را تشکیل دهد.
همزمان نیز "چارچوب هماهنگی" که از بقیه فراکسیونهای شیعه تشكيل شده است، بر حق شیعیان برای تشکیل دولت تأکید میکند؛ زیرا نخستوزیری را حق بزرگترین گروه جمعیتی عراق میداند که شامل ۶۰ درصد از جمعیت کشور میباشد. این مجموعه خواهان تشکیل دولت به همراه گروههای همپیمان خود است که جمعی از اهلسنت، اتحاد میهنی کردستان و تعدادی از نمایندههای مستقل هستند.
لذا با مانعی سیاسی روبرو هستیم که بدون حصول تفاهم بین جریانهای شیعه (جریان صدر و چارچوب هماهنگی) بر تشکیل بزرگترین فراکسیون، قابل حل نیست. یا اینکه یکی از این جریانها بتواند اراده جریان دوم را شکست بدهد یا انتخابات مجدد برگزار شود. تا کنون هیچیک از احتمالات بالا بر دیگری پیشی نگرفته است، اما برگزاری مجدد انتخابات فعلا بعید بهنظر میآید.
شاید بارزترین مانع تفاهم جریانهای شیعه برای تشکیل فراکسیون اکثریت، نقش آمریکا و دولتهای همپیمان واشنگتن باشد؛ زیرا این محور در جهت هدف قرار دادن و تضعیف شیعیان حرکت میکنند. بدیهی است که این محور به فراکسیونهای تحتحمایت خود مانند حزب «مسعود بارزانی» و گروههای سنّی به ریاست آقای «حلبوسی» فشار میآورد تا در جهتی که بهنفع وحدت شیعیان است حرکت نکنند.
انتخاب رئیسجمهور هم در این دوره با مشکلات و چالشهایی مواجه شده است. توضیح دهید چه عواملی مانع تعیینتکلیف موضوع شده است؟ چون برخی با استناد به غیبت کُردهای مخالف بارزانی در نشستهای پارلمان، اختلاف کردها در معرفی گزینه واحد را عامل این موضوع دانستند؛ اما از سوی دیگر، برخی نیز گروههای مقاومت و بیت شیعی را دلیل این موضوع میدانند.
طبق ماده (۷۰) قانون اساسی، انتخاب رئیسجمهور با رأی دوسوم نمایندگان پارلمان صورت میگیرد و در صورت ناتوانی هریک از فراکسیونها در تشکیل ائتلاف اکثریت، اساسا جلسه انتخاب رئیسجمهور منعقد نخواهد شد. این امر بهدلیل چند موضوع آشکار است، چه رسد به موضوعات پشتپرده!
شاید مهمترین دلیل آشکار، عدم توافق کردها بر یک فرد برای تصدی ریاستجمهوری است؛ زیرا بهنظر میرسد که سران حزب دموکرات کردستان بهدنبال سیطره کامل بر کلیه مناصب دولتی و به حاشیه راندن حزب اتحادیه میهنی کردستان هستند.
اما مهمترین دلیل، اختلاف بین جریانهای شیعی است. شیعیان در صورت اتحاد، نهتنها قادر به انتخاب رئیسجمهور خواهند بود، بلکه مسأله انتخاب سران سه قوه نیز بهدست آنان حل میشود، زیرا فقط شیعیان میتوانند اکثریت پارلمانی را شکل دهند. آنها ۶۰ درصد کرسیها را در اختیار دارند، در حالی که اهلسنت و کردها هرکدام کمتر از ۲۰ درصد کرسیهای پارلمان را گرفتهاند.
اشکالی ندارد که فراکسیونهای شیعه بهدنبال تحقق سهم بیشتر در دولت باشند تا بتوانند حقوق و منافع اکثریت مردم عراق را محقق ساخته، جایگاه خود در قدرت را از دست نداده و اجازه ندهند با تکرار حرکت دولت بهسمت دیکتاتوری، بار دیگر مصیبتهای گذشته بر شیعیان تحمیل شود.
از سوی دیگر، جریانات شیعی اهتمام دارند که رئیسجمهور و نخستوزیری روی کار نیایند که با مواضع و رویکردهای غیرقابل اعتماد، کشور را بهسمت آیندهای مجهول سوق دهند؛ رویکردهایی مانند عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل، حمایت از همجنسگرایان، قانونی کردن حضور نیروهای اشغالگر آمریکا و ترکیه در سرزمین عراق و همچنین رها کردن اقتصاد کشور در اختیار آمریکا و قراردادن آن در برابر طوفانهای ویرانگر.
در مقابل، اگر رئیسجمهور و نخستوزیر منتخب از حقوق عراق دفاع کنند، پیگیر تحقق مطالبات ملت باشند، حفظ حقوق اکثریت و مقابله با تهاجم فرهنگی را در دستور کار خود قرار دهند، ما ایمان داریم که فراکسیونهای شیعه ـ و پیشاپیش آنها گروههای مقاومت ـ پشتیبان دولت خواهند بود.
آمریکاییها با توجه به پیروزیهای محور مقاومت، تلاش گستردهای دارند که نخستوزیر از بیت شیعی انتخاب نشود. در عین حال آنها با فرافکنی آشکار، ایران را متهم به دخالت در انتخابات میکنند و میگویند چون ایران میخواهد فرد نزدیک به خود را انتخاب کند، اجازه نمیدهد که نخستوزیر تعیین شود. ارزیابی شما از موضع آمریکاییها در این زمینه چیست؟
ما در عراق از زمان رژیم دیکتاتوری به این نوع پروپاگاندای رسانهای عادت کردهایم. هرکس از فکر و عقیده شیعی خود دفاع کند، به ایرانی بودن متهم میشود. شاید در نتیجه این پروپاگاندا بیش از یک میلیون عراقی قربانی جنگ بیفایده و ظالمانه رژیم دیکتاتوری صدام علیه جمهوری اسلامی شدند و تحتتأثیر همین تبلیغات، صدها هزار جوان مؤمن عراقی اعدام و زنان، سالمندان، کودکان و جوانان طی "انتفاضه شعبانیه" در گورهای جمعی دفن شدند؛ نمازجمعه و محافل دینی با سلاح سنگین هدف حمله قرار گرفتند و هزاران نفر از مؤمنین قربانی شدند. چنین پروپاگاندایی به کشتارهای "اسپایکر"، "الصقلاویه" و "زندان بادوش" انجامیده است.
رسانههای بعثی ـ خلیجی ـ آمریکایی برای اینکه به فرقهگرایی متهم نشوند، به یک شیعه میگویند تو ایرانی هستی! در حقیقت با این شیوه اتهامزنی، مجوز قتل را صادر میکنند. در حالی که وقتی کشور با تهدیداتی نظیر اشغال و هجوم داعش مواجه شود، اکثر مدافعان ایثارگر و از جان گذشته، همین شیعیانی هستند که به ایرانی بودن متهم میشوند.
اما در خصوص آمریکا باید گفت، موضع واشنگتن است که مواضع رژیمهای عربی حاشیه خلیجفارس و رسانههای مزدور را تعیین میکند و آنها امکان خروج از سایه بردگی آمریکا را ندارند.
لذا ما میگوییم که نه شیعیان و نه ایران خواستار معطل ماندن انتخاب رئیس دولت نیستند. جمهوری اسلامی کشوری است که از ثبات و استقرار یک دولت منتخب در عراق بیشترین سود را میبرد. به همین دلیل گروههای سیاسی عراق باید تلاش کنند که وحدت بیت شیعی را محقق سازند، زیرا بدون وحدت شیعه، دولت شکل نخواهد گرفت و با توجه به اعداد و ارقام، هیچ گروه دیگری امکان تشکیل دولت را بدون شیعیان نخواهد داشت.
نُجَباء اخیراً در سالگرد عملیات "سیفالقدس" اعلام کرد که عراق گورستان سازشکاران با صهیونیستهاست. دقیقاً چهکسانی بهدنبال سازش با اسرائیل هستند و این موضع شما ریشه در چه تلاشها و اقداماتی داشته است؟
غالبا رسانهها و مزدوران مرتبط با سفارت آمریکا خواستار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند؛ کسانی که در راستای ضربه زدن به ساختار اجتماعی، فکری و اعتقادی ملت عمل میکنند. آنها همواره به شعائر دینی اکثریت شیعه عراق توهین کرده و حق آزادی دینی ما را نادیده میگیرند؛ همزمان به بهانه حق آزادی شخصی، از رفتارهای انحرافی دفاع میکنند!
علاوه بر این افراد، شخصیتهای دیگری وجود دارند که ارتباطشان با رژیم صهیونیستی و سفرهایشان به اراضی اشغالی کاملا علنی است. شاید آشکارترین روابط، همانی است که در اقلیم کردستان عراق در بالاترین سطح رخ میدهد. اسنادی که منابع ما در اختیارمان قرار دادهاند بهوضوح ثابت میکند که عناصر اسرائیلی با لباس نظامی حامل پرچم رژیم صهیونیستی در خیابانهای اربیل پرسه میزنند.
اما در خصوص مقاومت باید بگویم در صورتی که دولت آینده برای مقابله با این خطر اقدامی نکند، مقاومت حتما اقدام خواهد کرد؛ زیرا این موضوع در هسته عقیدتی مسلمانان بوده و با روح مقاومت عجین شده است؛ بنابراین دستبسته نیستیم و در مواجهه با آن تسامح نخواهیم کرد.
مدتی است بحث حضور اسرائیلیها و ارتباطشان با سران اقلیم کردستان مطرح است. برخی این رابطه را یک رابطه تاریخی میدانند و برخی هم آن را به دوره اخیر (یعنی از زمان برگزاری رفراندوم استقلال در شمال عراق) نسبت میدهند. گفته شده موضوع انرژی در منطقه کردنشین عراق نیز مرتبط با همین مسأله است؛ ولی بعد از حمله موشکی به مقر مدیر کمپانی کار و یک مجموعه پتروشیمی در اربیل، مقامات کرد مدعی شدند که اقلیم و اسرائیل هیچ ارتباطی با هم ندارند و هیچ صهیونیستی هم در آن مقر نبوده و حتی در این باره شکایتی نیز مطرح شده است. نظر شما در این باره چیست؟
همه در عراق میدانند که روابط رژیم صهیونیستی و خاندان بارزانی، روابطی قدیمی است و از زمان پدر مسعود بارزانی ـ که بهطور ویژه از سوی رژیم شاه ایران و رژیم صهیونیستی حمایت میشد ـ عکسها و اسنادی وجود دارد که این روابط را بهنحوی غیرقابل انکار ثابت میکند.
صهیونیستها در شمال عراق حضور مستمر دارند و در این منطقه، مقرهای جاسوسی فعال در جهت ایجاد فتنه و هرجومرج عمل میکنند؛ نهتنها علیه عراق، بلکه علیه کشورهای همسایه و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران.
شاید موشکباران اخیر مقر موساد در اقلیم، از آنچه سیاستمداران عراقی به طمع جلب رضایت بارزانی و کسب حمایت او برای تشکیل دولت در قبالش سکوت کرده بودند، پردهبرداری کرد.
خروج نیروهای آمریکایی از عراق جزو مهمترین مسائل این کشور است. نُجَباء قبلاً بیانیه داده و تأکید کرده که آمریکاییها به بهانه تهدید امنیت ملی در امور منطقه دخالت میکنند و با اختلافافکنی داخلی و ایجاد نابسامانی در صحنه سیاسی عراق بهدنبال پیشبرد برنامههای اقتصادی خود از جمله پروژه خط لوله انتقال نفت از بصره به بندر عقبه هستند. شما همچنین تمدید وضعیت اضطراری در عراق را تداوم غارت سفره مردم تلقی کردهاید. تدبیرتان برای جلوگیری از ادامه حضور آمریکاییها و اقداماتشان و تسریع در خروج آنها چیست؟
فعالیت برای اخراج نیروهای اشغالگر آمریکایی از عراق در دو محور انجام خواهد شد.
محور اول: ادامه هدف قرار دادن نیروها و منافع آمریکا و جلوگیری از تحرکات آنها در عراق و تعقیبشان حتی داخل پایگاههای محل استقرار و تلاش برای تحمیل بیشترین تلفات به آنها تا مجبور به فرار از عراق شوند، همانطور که در سال ۲۰۱۱ رخ داد. بهویژه اینکه دولت با آنها توافقنامهای الزامآور در خصوص ترک عراق امضا کرده و بسیار روشن است که گروههای مقاومت بهخوبی مشغول حرکت در این مسیر هستند. البته سانسور رسانهای شدیدی بر عملیاتهای مستمر مقاومت علیه پایگاهها و کاروانهای نظامی اشغالگران آمریکایی إعمال میشود.
محور دوم: تلاش در راستای تشکیل یک دولت شایسته ملی که نفوذ و هیمنه ایالاتمتحده بر مقدرات سیاسی و اقتصادی عراق را برنتابد، آمریکا را مجبور به اجرای توافقات دوجانبه کند و در برابر تلاشها بهمنظور آنکه بغداد در مواضع خود تابع اراده واشنگتن شود، بایستد.
ما اطمینان داریم که آمریکا بهزودی شکستخورده از عراق خارج خواهد شد و مطمئنیم که هممیهنانمان در آیندهای نزدیک، چنگالهای اشغالگران را چیده و کشور را نجات خواهند داد.
ایرنا