العالم - آمریکا
علی الهنداوی، سفیر سابق عراق در گفتوگو با برنامه «مع الحدث» شبکه خبری العالم، خاطرنشان کرد: افول سلطه گری آمریکا از زمان لشکر کشی این کشور به عراق و افغانستان و شکست در دستیابی به هدافش آغاز شد. هژمونی و سلطه گری واشنگتن که از جنگ جهانی آغاز شد، حدود چهار دهه طول کشید و از آن زمان «اسرائیل» نیز بر منطقه تسلط یافت و دو استکبار در طول این دوره به طور موازی با هم حرکت کردند.
الهنداوی با بیان این که ظهور نشانههای افول هژمونی آمریکا موضوع جدیدی نیست، بلکه از سالها پیش ظاهر شده است؛ تصریح کرد: راهبرد هژمونی آمریکا و سلطه گری این کشور یکی از اصول ثابت سیاست خارجی همه مستاجران کاخ سفید بوده است، راهبردی که پس از جنگ جهانی دوم متولد و در طول چهار دهه به شدت از سوی دولت های متعدد آمریکا اجرا شد.
به گفته وی، همزمان با اجرای چنین راهبردی از سوی واشنگتن، رژیم اسرائیل نیز بر منطقه تسلط یافت و دو هژمونی در طول این دوره در دو خط موازی حرکت کردند.
الهنداوی تاکید کرد که افول هژمونی آمریکا با شکست این کشور در اشغال عراق آغاز شد و پس از شکست آمریکا در افغانستان و شکست در مقابل طالبان به وضوح تجسم یافت. کار بدانجا رسید که واشنگتن مجبور به انعقاد توافق با جنبش طالبان شد که شکستی سخت تر برای ایالات متحده بود.
دیپلمات سابق عراق افزود: افول سلطه گری آمریکا زمانی بیش از پیش تجسم یافت که شاهد اتفاقاتی بودیم که بین واشنگتن و جمهوری اسلامی ایران در زمینه سرنگونی هواپیماها، پهبادها و غیره رخ داد.
وی در عین حال به این نکته اشاره کرد که اعتبار نظامی آمریکا نه به دست ابرقدرت ها، بلکه به دست جنبشی مانند طالبان سقوط کرده است.
الهنداوی تاکید کرد، در دوره دونالد ترامپ رییس جمهور پیشین آمریکا، دیپلماسی که از ابزار قدرت واشنگتن به شمار می رفت، به عنوان یک گزینه انتخابی برای دولت این کشور، کنار گذاشته شد، زیرا ترامپ از تمام پیمان های بین المللی خارج شد.
وی افزود: در زمینه اقتصادی هم سلطه دلار رو به کاهش رفته است لذا شکست نظامی، کنار رفتن دیپلماسی و تنزّل جایگاه دلار همگی باعث شده که سلطه گری آمریکا در دنیا رو به زوال برود.
در همین خصوص علی مراد نویسنده و پژوهشگر سیاسی عرب نیز اظهار داشت: «نخبگان سیاسی آمریکا معتقدند که موقعیت این کشور در حال حاضر با شرایط سابقش متفاوت است، ظهور قدرتهای جدید در دنیا رو به افزایش است و این مساله هزینههای هنگفتی به ایالات متحده تحمیل کرده است.» وی افزود: «در داخل آمریکا نیز شکاف هایی وجود دارد که در سیاست خارجی آن منعکس شده است.»
این کارشناس سیاسی خاطرنشان کرد: « اقتصاد آمریکا از مشکلات متعددی رنج می برد که کمتر در مورد آن صحبت می شود. اکنون مقالات زیادی را در رسانه های آمریکایی می بینیم که اذعان می کنند ما مشکل داریم، اگر مشکل نبود، دولت بایدن استراتژی جدیدی برای صنعت ارائه نمی کرد.
علی مراد ادامه داد: امروز قوانینی در کنگره آمریکا به درخواست دولت بایدن تصویب شده است که مهم ترین و خطرناک ترین آنها قانون کاهش تورم است. هر کس این قانون را بخواند به وضوح می بیند که آنها در تلاشند ساختار اقتصاد آمریکا را بازسازی کنند تا به جایگاه قبلی خود بازگردند که در یک دهه و نیم گذشته تنزّل کرده است.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود به طور خاص به موضوع صنعتی شدن دو کشور جدید اشاره کرد که همچون رقبایی برای واشنگتن در صحنه ظاهر شده اند. روسیه به لحاظ تاریخی حتی در زمان ضعیف بودنش در دهه نود، در صنعت نظامی به ویژه در نیروی هوایی، از جمله ساخت هواپیماهای سوخو، قوی بود. اکنون هواپیماهای چینی هم در صحنه ظاهر شده اند. همچنین گفته می شود که چین دارای نوعی فناوری انسانی است که پکن آن را اعلام نکرده و مایل است آن را مخفی نگه دارد بنابراین یک معضل دیگر برای آمریکایی ها در راه است.
این کارشناس عرب از سوی دیگر به عربستان سعودی به عنوان متحد آمریکا اشاره کرد که در حال بررسی پیوستن به برنامه مشترک ساخت هواپیماهای جنگنده بین ژاپن، انگلستان و ایتالیا است، بدین معنی که متحدان ایالات متحده همزمان در حال رقابت با این کشور هستند.