العالم - آمریکا
به گزارش رای الیوم، جیمز مدوای در روزنامه انگلیسی گاردین نوشت هنوز یک هفته از انتشار بیانیه جنجالی ترامپ و تحمیل تعرفه های 10 درصدی بر تجارت با آمریکا – که فاتحه نظام تجارت بین الملل را خواند – نگذشته است. میزان تعرفه ای که ترامپ برای تجارت با آمریکا وضع کرده است، برای متحدان اصلی این کشور بسیار بیشتر از این است.
تعرفه ای که آمریکا برای متحدان قدیمی خود شامل ژاپن و کره جنوبی وضع کرده است حدود 25 درصد و برای برخی کشورهای فقیری مثل ویتنام که اقتصادشان مبتنی بر صادرات است حدود 45 درصد است. با این اوضاع احتمال می رود که شاهد موج جدیدی از بحران جهانی بدهی باشیم زیرا کشورهای بدهکار بخش عمده ای از درآمد خود از محل صادرات را از دست میدهند.
همچنین با خروج سرمایه گذاران، بازارهای بورس جهانی هم سقوط کردند. چین در واکنش به این اقدام آمریکا، مبادرت به وضع تعرفه های 34 درصدی کرده است و این موضوع احتمال بروز جنگ تجاری را دوچندان کرده است. در حال حاضر با یکه تازی رئیس جمهوری به شدت دمدمی مزاج روبه رو هستیم که درک محدودی از عملکرد اقتصاد نوین دارد.
در واقع ترامپ از همان دهه هشتاد قرن گذشته که به شهرت رسید، از اعمال تعرفههای گمرکی سخن می گفت و در آن زمان، هدفش ژاپن بود. در سراسر سالهای گذشته از فعالیت سیاسی ترامپ، "اعمال تعرفههای گمرکی"، عبارت مورد علاقه او بوده است. البته هر قدر ترامپ دمدمی مزاج و نامتعادل است، اطرافیانش دید واضحتری نسبت به آنچه که میخواهند دارند.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری ترامپ از بازسازی اقتصاد جهانی حرف می زند و استفان میران، رئیس شورای مشاوران اقتصادی وی هم اندکی پس از انتصاب، بروشور مفصلی با عنوان "راهنمای بازسازی نظام تجارت جهانی" تهیه کرد.
وی در این بروشور بلندپروازانه به طور مفصل توضیح می دهد که آمریکا چگونه می تواند علاوه بر اعمال تعرفه های گمرکی، با تهدید به لغو حمایت های امنیتی، دوستان و متحدان خود را به پذیرش خواسته های واشنگتن وادار کند.
در واقع اعمال تعرفه های گمرگی، آغاز راه است و آمریکا به عنوان بزرگترین مصرف کننده و بدهکارترین کشور دنیا، کشورهای دیگر را مجبور به مذاکره درباره شروط خود می کند.
آمریکا پس از چندین دهه پیروزی در بازی تجارت جهانی که خودش قوانینش را وضع کرده است، اکنون با ظهور رقبای سرسختی مثل چین رو به روست و اروپا هم تبدیل به مایه دردسر برای این کشور شده است و لذا در چنین وضعیتی، زیر میز زده و از همه می خواهد بازی را از سر بگیرند.
هدفی که آمریکا از این رهگذر دنبال می کند، احیای صنعت آمریکا با حداقل هزینه و مهار چین، و حفظ جایگاه دلار به عنوان واحد پول بین الملل است و در این بین، کشورهای دیگر هزینه همه این تغییر و تحولات را متحمل خواهند شد.