این استان از شمال به استان خوزستان و قسمتی از کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به خلیج فارس و قسمتی از استان هرمزگان، از شرق به استان فارس و از غرب به خلیج فارس محدود است.
استان بوشهر با خلیج فارس بیش از ششصد کیلومتر مرز دریایی دارد و از اهمیت سوقالجیشی و اقتصادی قابل توجهی برخوردار است.
بر اساس آخرین تقسیمات سیاسی کشور ،استان بوشهر مشتمل بر هشت شهرستان، هفده بخش، سیزده شهر، سی و شش دهستان و ششصد آبادی دارای سکنه است. شهرستانهای استان بوشهر عبارتند از: بوشهر، تنگستان، دشتستان، دشتی، دیر، دیلم، کنگان و گناوه.
جغرافیای تاریخی استان
به طوری که از اسناد و اطلاعات برمیآید، این منطقه به علت موقعیت استراتژیکی مناسب برای احداث پایگاه دریایی و بندرگاه، مورد استفاده پادشاهان عیلام قرار میگرفت. در زمان هخامنشیان که کشور ایران به بیست ساتراپنشین (استان) تقسیم میشد، سرزمین بوشهر جزء ساتراپ نشین پارس بود.
داریوش فرمان داد که حفر ترعه نیل به دریای سرخ را دنبال کنند. این کانال محققاً راهی بود که به جای کانال سوئز امروز میتوانست خلیج فارس و دریای عمان را از طریق دریای سرخ مستقیماً به مصر و مدیترانه اتصال دهد.
مقابر کنده شده بر سطح سنگی جزیره خارک دلیل بر حضور سربازان هخامنشی در استان بوشهر است که برای نگهبانی از چنین راه طولانی تدارک شده بود.
خلیج فارس به دلیل موقعیت سوقالجیشی و به لحاظ اهمیت اقتصادی و بازرگانی، در طول تاریخ همواره از سوی کشورها و دولتها برای تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت مورد توجه قرار گرفته است.
اولین یورش دولتهای اروپایی به سواحل خلیج فارس در سال هزار و پانصد و شش میلادی با حمله پرتغالیها تحت عنوان محافظت و حراست از منافع پرتغال در برابر تجار مصری و ونیزی صورت گرفت. در سال هزار و سیزده هجری قمری شاه عباس با انگلیسیها متحد شد و دست پرتغالیها را از خلیج فارس کوتاه کرد.
از سال هزار و صد و چهل و هشت هجری قمری نادرشاه بوشهر را که دهکدهای بیش نبود مورد توجه قرار داد و مشغول آماده کردن بوشهر به عنوان یک بندر و اسکله کشتیسازی با استفاده از چوب جنگلهای مازندران شد.
همچنین برای تأمین ارتباط جزایر و سواحل خلیج فارس درصدد تأسیس نیروی دریایی برآمد. در سال هزار و صد و چهل و هشت هجری قمری لطیفخان را به ایالت دشتستان و کاپیتانی کل سواحل خلیج فارس انتخاب و اعزام کرد.
این شخص برای تهیه ناوگانی در خلیج فارس، بوشهر را مرکز دریایی خود قرار داد. در اواخر سلطنت نادر ایران بیست و سه تا بیست و پنج فروند کشتی جنگی در خلیج فارس داشت. بدین ترتیب از زمان نادرشاه بوشهر روی به پیشرفت نهاد و حتی مدتی بندرعباس را نیز تحتالشعاع خود قرارداد. پس از قتل نادر در اثر هرج و مرجی که در ایران پدید آمد، کشتیهای جنگی توسط حکمرانان و شیوخ اطراف خلیج فارس ضبط گردید.
همچنین بندربوشهر و بندرعباس نیز اهمیت سابق خود را از دست دادند. تجار هلندی که در سال هزار و ششصد و بیست و سه میلادی روابط تجاری خود را با ایران شروع کرده بودند پس از قتل نادر ایران را ترک کردند و بصره را مرکز تجارت خود قرار دادند، اما پس از مدتی در اثر دسیسه رقبای انگلیسی و به منظور نزدیکی بیشتر با دهانه خلیج فارس، تأسیسات تجاری خود را به خارک منتقل کردند و در عین حال از پرداخت اجاره بهای خارک به میرمهنا حاکم بندر ریگ و جزیره خارک خودداری نمودند.
میرمهنا در سال هزار و هفتصد و پنجاه و شش به تأسیسات هلندی ها حمله برد، دژ آنها را تسخیر کرد و آنها را از جزیره بیرون راند، ولی به سبب اینکه در دفعات متعدد بنای سرکشی و تمرد از دستورات کریمخان زند را گذاشت و مدتی آرامش خلیج فارس را بر هم زد، کریمخان او را شکست داد و جزیره خارک و بندر ریگ را تصرف کرد. در همین زمان نفوذ انگلیسیها در سواحل و جزایر خلیج فارس و به خصوص سرزمین بوشهر روبه گسترش نهاد و آنها موفق شدند اجازه تأسیس تجارتخانهای را در بوشهر با امتیازات فوقالعاده به دست آورند.
سلسله قاجاریه که پس از زندیه روی کار آمد چندان نفوذی در خلیج فارس نداشت، به همین دلیل، رفته رفته نفوذ انگلیسیها در خلیج فارس بیشتر شد و زمام امور خلیج فارس و دریای عمان به دست آنها افتاد و جنرال کنسول در بوشهر مدت بیست سال بر همه خلیج فارس حکمرانی کرد. در زمان ناصرالدینشاه ارتش ایران هرات را اشغال کرد و به دنبال آن حالت جنگی بین ایران وفرانسه و انگلیس به وجود آمد. به دنبال این مسئله ناوگان انگلیس در خلیج فارسی مرکب از هشت کشتی جنگی و تعدادی ناوگان بخاری و بادی به ایران حمله کردند وجزیره خارک را متصرف شدند.
پنج روز پس از آن قوای انگلیسی در حوالی بوشهر در خاک ایران پیاده شدند و شروع به پیشروی به سوی برازجان کردند. قوای ایران برازجان را تخلیه و عقبنشینی کرده بود. بنابراین قوای انگلیس انبار اسلحه و مهمات برازجان را منفجر کرد و سپس به بوشهر بازگشت. سرانجام در نبردی که در نهم ژانویه هزار و هشتصدو پنجاه و هفت میلادی در خوشاب بین ایران و انگلیس رخ داد، انگلیسیها سپاه ایران را شکست دادند.
پیش از جنگ اول جهانی بار دیگر دولت انگلیس منطقه بوشهر را مورد تجاوز قرار داد و در سال هزارونهصدوسیزده میلادی جنگ سختی بین نیروی انگلیس و دلیران دلواری در گرفت. در جریان این جنگ رئیس علی دلواری و مردم تنگستان و دشتستان نقش برجستهای ایفا کردند. رئیس علی دلواری از مشروطه خواهان بنام جنوب ایران بود که در سال هزار و دویست و نودو نه هجری قمری در روستای دلوار تنگستان دیده به جهان گشود.
در بیست و پنج سالگی به صفوف مبارزین مشروطهخواه جنوب ایران پیوست و همکاری نزدیکی را با محافل انقلابی و عناصر مشروطه طلب ایران شروع کرد. با کودتای ضد انقلابی لیاخوف روسی علیه مشروطهخواهان در هزار و سیصدو بیست و شش هجری قمری و بمباران مجلس شورای ملی و استقرار دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار، رئیس علی به همراه سیدمرتضی علمالهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد صغیر پرداخت.
در سال هزار وسیصد و بیست و هفت هجری قمری با کمک تفنگچی تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمدعلی شاه پاک کرد و اداره گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر کرد. این کار دلیران تنگستان بر انگلیسیها که اداره گمرک را در اجاره داشتند گران آمد وآنان برای تضعیف مشروطهخواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران یاری جستند.
جنگ بین رئیس علی و دلیران تنگستان از یک طرف و انگلیسیها و خوانین متحد آنان از سوی دیگر به طور متوالی و پراکنده تا شوال هزار و سیصدو سیو سه ه. ق ادامه یافت و انگلیسیها نتوانستند بر رئیس علی و یارانش تفوق یابند.
تا این که درگیر و دار حمله انگلیسیها به بوشهر در شب بیست و سه شوال هزار و سیصد وسیوسه ه. ق (سوم سپتامبر هزار و نهصد و پانزده میلادی) هنگامی که رئیسعلی در محلی به نام «تنگک صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیسیها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و در دم به شهادت رسید. وی هنگام شهادت حدود سی و چهار سال داشت. مبارزات رئیس علی دلواری برگ زرین دیگری در تاریخ مقاومت دلیر مردان ایران در مبارزه با استعمار است.
بندر بوشهر
بنای بوشهر را به اردشیر ساسانی نسبت دادهاند که نا اصلی آن «رام اردشیر» بود. گفته میشود که «رام اردشیر» به مرور زمان به «ریشهر» تبدیل شد. به نظر میرسد که بوشهر تحریف شده ریشهر- همان شهر قدیمی است.
در سال هزار و صد و پنجاه ه. ق «ابومهیری» پسر شیخناصرخان، ناخدا باشی کشتیهای نادرشاه، طرح اصلی بوشهر را پی ریزی کرد و این شهر را مقر نیروی دریایی نادرشاه قرار داد. از این زمان به بعد بوشهر به عنوان یکی از بنادر مهم خلیج فارس مطرح شد.در زمان کریمخان زند بوشهر چنان اهمیت یافت که رقیب قدرتمندی برای بندر بصره شد.
این بندر در زمان اوج خود از مراکز عمده تجارت خلیج فارس به حساب میآمد و تجار بوشهر قسمت عمده بازرگانی خلیج فارس و اقیانوس هند را به عهده داشتند. حتی «حاج محمد شفیع» اجازه چاپ و نشر اسکناس رایج بوشهر را به دست آورد و این امتیاز تا برقراری بانک شاهی، در بوشهر به قوت خود باقی بود.
بوشهر یکی از نخستین شهرهایی است که در آن چاپخانه چاپ سنگی دایر شد و پیش از بسیاری از شهرهای مهم ایرانی، صنایع جدیدی چون یخسازی و برق ایجاد شد. مردم بوشهر از اولین ایرانیانی بودند که با مجله و روزنامه آشنا شدند. روزنامههای زیادی در اوایل ظهور این پدیده در بوشهر چاپ و نشر میشد که از جمله روزنامههای مظفری. خلیج ایران و ندای جنوب را میتوان نام برد.
همچنین به علت موقعیت خاص این بندر در تجارت و کسب ثروت فراوان، نمایندگی شرکتهای خارجی و نیز کنسولگری دولتهای بیگانه از جمله بریتانیا، آلمان و روسیه و امپراطوری عثمانی در این شهر وجود داشتند که ساختمان بعضی از آنها هنوز پابرجاست. با ایجاد راهآهن سراسری، امور تجاری این بندر به خرمشهر انتقال یافت و به تدریج از رونق آن کاسته شد. بوشهر امروزی شهری توسعه یافته و نوسازی شده و یکی از شهرهای مهم ساحلی با اقتصاد دریایی و صنایع تبدیلی است.
مراکزتاریخی و دیدنی:
سیراف، ریشهر، قلعه هلندیها، آب انبار قوام، خانه قاضی، خانه رئیسعلی، عمارت ملک، گور دختر، قبر ژنرال انگلیسی، آرامگاه اصفهانی، آرامگاه سیبویه، معبد خدا دریا، کلیسای مسیح مقدس، کلیسای خارک
تنگستان
تنگستان ناحیهای است در شرق دشتستان که مرکز آن اهرم است. قلعه معروف تنگستان در آبادی «پهلوان کشی» واقع است که خرابههای آن باقی مانده است.
اهالی تنگستان در دوران اخیر و از زمان زندیه تا این اواخر به شجاعت و میهنپرستی معروف بودهاند. در باب دلاوریها و فداکاریهای اهالی غیور تنگستان در جنگ جهانی اول که انگلیسیها قصد حمله به شیراز را داشتند، داستانها گفتهاند.
نام یکی از آبادیهای تنگستان «تد دومری» است که به عقیده عدهای از اندیشمندان و مورخین، یادآور قوم تجارت پیشه بسیار معروف خاورمیانه امروزی (سوریه) یعنی «تدمر» یا «پالمیر» باستانی است. در مراوده مردم آشور، بابل، سومر واکد با سواحل خلیج فارس و رفت و آمد فنیقیها و تدمری در خلیج فارس و سواحل آن در دوران گذشته محل شک و تردید نیست و در تمام طول سواحل، منطقهای مناسبتر از منطقه تنگستان و دشتی و دشتستان نداشته است.
مراکز دیدنی:
کوشک اردشیر، قلعه زار خضر خان، منطقه روستایی اهرم، رودخانه اهرم، آبگرم اهرم، آبگرم قوچارک، آبگرم میر احمد، چشمه میر احمد
دشتستان
ناحیهای که در زمان قدیم به آن شبانکاره میگفتند با شهرستان دشتستان امروزی به مرکزیت شهر برازجان یکی است. همانطور که از کلمه شبانکاره کاملاً آشکار است، شغل اصلی مالکین شبانکاره ابتدا چوپانی و گلهداری بود که پس از به قدرت رسیدن، شهر ایجرا مرکز خود قرار دادند. این شهر یکی از شهرهای قدیمی فارس بود و نزدیک استهبان امروزی قرار داشت. نارنج و خرما و مخصوصاً انار آن مشهور است.
این شهر پس از سقوط ملوک شبانکاره در نیمه اول قرن هشتم هجری قمری توسط «آل مظفر» خراب و ویران گردید. ملوک شبانکاره از کازرون تا داراب را تحت نفوذ خود آورده بودند و در نواحی جنوبی فارس حکومت میکردند. برازجان یکی از پایگاههای مهم به شمار میرفت و قلعهای مستحکم داشت که بقایای آن هنوز وجود دارد.
مراکزتاریخی و دیدنی:
کاخ هخامنشی، کاخ کورش، آب انبار درخت، منطقه باستانی توز، تل مرو، تل طلسمی، تل حندق، تل پهن، دژ برازجان
جاذبههای طبیعی:
رودخانه دالکی، آبگرم دالکی، آبگرم برازجان، غار چهل، منطقه حفاظت شده تالاب حله، منطقه حفاظت شده نای بند، شکارگاه کوه سیاه، تالاب حله
شهر دشتی
یکی از شهرستانهای استان بوشهر، شهرستان دشتی به مرکزیت خورموج است که بخش کاکی در جنوب شرقی آن قرار دارد. کاکی مرکز بلوک دشتی است که در زمان قدیم به آن ماندستان میگفتند. ماندستان از نام رودخانه مند یا ماند گرفته شده است.
این رودخانه در مناطقی که به خلیج فارس میریزد به علت هموار و کمشیب بودن زمین، سرعت چندانی ندارد، لذا به نظر میرسد آب رودخانه از حرکت باز ایستاد (مانده) است. به همین جهت به این رودخانه مند یا ماند نام دادهاند و کنارههای آن را که نزدیک خلیج فارس است ماندستان گفتهاند. وجه تسمیه دیگر ماندستان آن است که این رودخانه و زمینهای اطراف آن از نظر کشاورزی فایده چندانی ندارد و گویا رودخانه در آن حدود مانده است.
مراکزتاریخی و دیدنی:
برج قلعه خورموج، معبد کلات
شهر دیر
شهرستان دیر در پنجاه کیلومتری شمال غرب بندر طاهری از شهرستان کنگان واقع شده است. در این شهرستان قلعه قدیمی نیمه ویرانی به نام قلعه جلالخان حاکم وجود دارد که قدمت آن بیش از دویست سال نیست. در چند فرسخی شمال غرب دیر نزدیک محلی معروف به بردخون بقعه سادهای به نام امامزادهشاه محمد وجود دارد که از نظر قدمت و ارزش هنر معماری چندان اهمیتی ندارد.
جاذبه های طبیعی:
رودخانه مند، رودخانه شور، منطقه حفاظت شده مند، جزیره نخیلو، جزیره گرم
بندر دیلم (مهروبان)
بندر قدیمی مهروبان در بیستوچهار کیلومتری شمال بندر دیلم قرار داشت. آثار خرابههای این بندر هم اکنون در محلی به نام تل امامزاده مشهود است بندر دیلم یا دیله تا پیش از خرابی بندر مهروبان که در انتهای راه باستانی معروف اصفهان- مهروبان قرار داشت، از بنادر بازرگانی مهم ایران بود.
دلیل نامگذاری دیلم به درستی مشخص نیست، این نام شاید از اسم دیلمون که نام قدیمی جزیره بحرین است گرفته شده باشد. دیلم در زمان شورش قرامطه و آلبوسعید نیز از مراکز نشر افکار قرامطه بود و گویا محل تولد حمدان قرامط نیز بوده است.
جاذبههای طبیعی:
بندر سی نیز، بندر مهروبان
شهر کنگان
شهرستان کنگان در منتهی الیه جنوب شرق استان در نوار ساحلی خلیج فارس قرار دارد و از نقاط دیدنی استان بوشهر محسوب میشود.
بندر طاهری از توابع این شهرستان در قرن چهارم هجری از اهمیت بازرگانی زیادی برخوردار بود. خرابههای بندر سیراف در غرب این ناحیه در زمان استخری و مقدسی بزرگترین بندر ایران در خلیج فارس بود و تمام کالاهایی که از طریق دریا به ایران وارد میشد در آن بندر توزیع میشد و بعد از شیراز بزرگترین شهر اردشیر خوره بود.
مجموعه قراین تاریخی موجود نشانگر آن است که شهرستان کنگان نسبت به سایر شهرستانهای استان از اهمیت سوقالجیشی و بازرگانی و تاریخی جالب توجهی برخوردار است. علاوه برآثار به جا مانده از پیشینه تاریخی این شهرستان که عموماً تخریب شدهاند، چشمه آب گرم میانلو در شمال کنگان از دیدنیهای منطقه است.
شهر گناوه
بندر گناوه در ساحل خلیج فارس بین بند بوشهر و دیلم واقع شده است. شهر گناوه کنونی در جنوب گناوه قدیم بنا شده است. از گناوه قدیم نقاطی باقی مانده است که امروزه به نامهای تیرسول (شن فشرده)، تل گنبد، تل گوری، تل مناره و بالاخره تل امامزاده خوانده میشود.
در ویرانههای اطراف گناوه، گوپال (گل پخته استوانهای شکل به صورت سفال زرد یا سرخ رنگ که آن را به عنوان گلوله یا منجنیق بر سر دشمن میریختند) فراوان به چشم میخورد.
در حال حاضر از گناوه قدیم جز آثار سنگها و پیهای مدفون در زیر خاک و بعضی بازمانده تاقنماهای سنگی ضربی آثاری مشهود نیست. گاه و بی گاه در درون گودالها و حفرهها و در زیر پیهای عمارت ویرانه، سکهها و دستافزارها و مصنوعات سنگی و سفالی یافت میشود. نام این بندر در کتابهای قدیمی به صورت گنابا، گنفه، گناوه، جنایه و جنابا هم آمده است. امامزاده سلیمان یکی از مراکز زیارتی این شهر است