العالم - ایران
در چنین شرایطی طبیعتا مسئولین و کارشناسان ذی ربط هم در حال بررسی هستند و هرگونه اقدام مقتضی و مورد نیاز را در مقابل انجام خواهند داد. البته به شرط اینکه طرح مذکور در مجلس نمایندگان آمریکا هم تصویب شده و نهایتا اجرایی شود. این هم طبیعی است که افراد و کارشناسان غیرذیربط هم بسته به اطلاعات، تخصص و تجربه ای که دارند (یا ندارند) و از خاستگاه های حزبی و جناحی خود، به طرح نظرات در خصوص این موضوع بپردازند.
عجالتا می توان گفت در اینکه تداوم تصویب این دست قوانین قطعا به لحاظ روانی اثر مفیدی بر توسعه روابط اقتصادی ایران با سایر کشورها ندارد جای تردید نیست. اما میزان تاثیر عملی و واقعی این طرح (در صورت تصویب) چه بر سپاه پاسداران و چه بر کل اقتصاد ایران جای تامل است. اینکه این طرح واقعا چه آورده جدیدی به لحاظ عملی داشته باشد که در قوانین و دستورالعمل های اجرایی جاری آمریکا علیه ایران خصوصا سپاه نبوده باشد، جای بررسی بیشتر دارد. این درست است که نباید با خامی اسیر خوش خیالی شویم و خطر دشمن را دست کم بگیریم اما در عین حال نباید هم به سرعت و سهولت در دام بازی روانی طرف مقابل اسیر شویم و خود همسو با ابزارهای تبلیغاتی آنها در جهت هراس افکنی در میان شرکای تجاریمان (و شرکای تجاری بالقوه مان) فعالیت نماییم. آن هم وقتی که حتی در خود آمریکا هم برخی کارشناسان از جمله کسانی که سالها در زمره طراحان و مجریان تحریم های آمریکا علیه ایران بوده اند در خصوص اینکه این طرح فشار اضافی بر فعالیتهای ایران وارد آورد ابراز تردید کردند.
از سوی دیگر، این طرح ادبیاتی تخصصی دارد که لااقل آنگونه که طراحانش ادعا می کنند تعارض مستقیمی با متن برجام و تعهدات برجامی آمریکا نداشته باشد و در نتیجه بتواند هم حمایت جامع سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا از هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات را با خود داشته باشد و هم در برابر انتقادات ایران و سایر طرفهای برجام قابل دفاع باشد. انعطاف نشان دادن سناتورها در برابر نظرات برخی کارشناسان موافق برجام در آمریکا در خصوص ضرورت اصلاح برخی موارد در متن پیش نویس قانون مزبورکه آشکارا متعارض با برجام بود، و انجام اصلاحات پیشنهادی آنها، در همین راستا قابل توجه است.
اما از یک نگاه کلان، به نظر می رسد که یکی از اهداف اصلی این طرح، چیزی نیست جز ایجاد افتراق و شکاف در ایران حول یکی از نهادهای مردمی، محبوب و قدرتمند نظام یعنی سپاه پاسداران. بانیان این طرح با زیرکی خاصی، به ویژه در فضای تبلیغاتی و رسانه ای حول آن، به طور مشخص و مصرح بر سپاه متمرکز شده اند، و برای چیدن میوه این طرح خود، قطعا روی بی دقتی و تعجیل برخی شخصیت ها و جناحها و گروه ها در ایران حساب باز کرده اند. به بیان ساده، برنامه این است که گفته شود این طرح صرفا قصد مجازات سپاه را دارد، و در عین حال چنین القا شود که در عمل کل اقتصاد ایران و مردم ایران در اثر اجرایی شدن این طرح ضربه خواهند خورد. در نتیجه این القائات، مردم و جریانات سیاسی در ایران اگر هوشیار نباشند، ممکن است در قالب دو طیف قرار گیرند: طیف نخست، سپاه را مسبب وارد آمدن خسارات اقتصادی بر عموم مردم قلمداد نماید، و طیف دوم، در همراهی با سپاه، خواستار آن شود که در واکنش به این طراحی هایی که علیه سپاه صورت می گیرد، هر دستاورد دیگری که در نتیجه تعامل و دیپلماسی به دست آمده، مشخصا برجام، یکسره به کناری گذارده شود. نتیجه تقابل این دو طیف هم چیزی نخواهد بود جز خدشه دار شدن وحدت ملی کشور. و البته که هر دوی این رهیافت ها نادرست است.
واقعیت این است که سپاه چیزی جدا از متن جمهوری اسلامی ایران نبوده و در برابر فشارها و تهدیدها علیه این بازوی نظامی کشور، بایستی یکپارچه در برابر طرف خارجی ایستادگی کرد. سپاه نیروی نظامی رسمی کشور است و وظیفه ای جز دفاع از جمهوری اسلامی ایران و پیشبرد ماموریت های محوله ندارد. اگر تهدیدی علیه سپاه مطرح شود، آن تهدید علیه کل کشور است و بایستی با استفاده از هر ابزار مناسب، و با لحاظ منافع و مصالح ملی، با تهدیدات مقابله کرد. از سوی دیگر، قرار نیست که به سبب هر تهدیدی علیه سپاه، کل دستاوردهای کشور را به دریا بریزیم. امر سیاست خارجی یک موضوع بسیار پیچیده و در بردارنده عناصر متعددی است که بایستی به دقت در کنار هم چیده شوند. ساده سازی مسائل و نوشتن نسخه های کلی و بسیط برای موضوعاتی با این درجه از پیچیدگی، حتما سازنده نخواهد بود. لذا اگر اقدامات جدید امریکا ناقض برجام باشد، به جای خود باید رسیدگی کرد و واکنش مقتضی نشان داد و اگر هم نباشد، باز به سبب هدف گرفتن بخشهایی از جمهوری اسلامی ایران از جمله سپاه سرافراز، بایستی به طور دقیق مورد بررسی قرار گرفته و واکنشی درخور و کارآمد درنظر گرفت. خود تبدیل به پیاده نظام حریف نشویم. سپاه، سپاه ایران است.
* دکتر بهزاد صابری
پژوهشگر مسائل حقوقی و بین المللی