العالم - بحرین / تحلیل روز
اگر چه در ظاهر سابقه حبس و حصر رهبر شیعیان بحرین به بیش از یکسال و اندی پیش باز میگردد اما واقعیت آن است که فشارها برشیخ و نقص آزادیها و تهدید امنیت ایشان و مبارزان بحرینی از چهارده فوریه سال ۲۰۱۱ و همزمان با بروز انقلاب در بحرین کلید زده شده است.
درطی این چند سال کم شمار نیستند آزادیخواهانی که بدلیل حمایت از شیخ به جوخه های اعدام سپرده شدند و کم تعداد نیستند آزادی خواهانی که بدلیل اصرار بر آرمانهای شیخ و از خوف آل خلیفه یا مجبور به ترک کشورشان و اقامت اجباری در دیگر کشورها شدند و یا سلب تابعیت شدند و یا در زندانهای بحرین تحت شکنجه قرار گرفتند و... البته و دراین میان شخص شیخ عیسی قاسم و همچنین شیخ علی سلمان اماج بیشترین آزار و سلب حقوق شدند، بگونه ای که علی سلمان رهبر جمعیت الوفاق همچنان در زندان است و شیخ عیسی قاسم هم مشمول حبس واقامت اجباری شد، هم سلب تابعیت گردید و هم محکوم به پرداخت غرامتهای مالی گزاف شد و اینک چند ماهی است خبرها حکایت از ابتلا ایشان به بیماریهای سخت دارد.
بیماری شیخ عیسی قاسم در سایه اصرار چندین ماهه مردم بحرین (و البته انکار مداوم حکومت آل خلیفه)، به اعلام موافقت ال خلیفه باخروج شیخ از کشور انجامید و حالا چند روزی است مساله معالجه ایشان درلندن پیگیری میشود.
درچرایی موافقت رژیم بحرین با خروج آیت الله عیسی قاسم ازکشور چندنکته قابل تامل است.
اول - برخلاف ادعای رژیم آل خلیفه مبتنی بر موافقت با انتقال شیخ به خارج ازکشور بدلیل نگاه بشردوستانه، اولا تاریخ نشان داده نگاه بشردوستانه هیچ گاه بر این رژیم حاکم نبوده و بزرگترین دلیل آن حبس و حصر شیخ، سلب تابعیت از وی و مبادرت به شکنجه و کشتار هواداران این عالم حق طلب بحرینی است ثانیا موافقت رژیم با این مساله نه انسانی که بدلیل عدم اعتماد مردم بحرین و بیت آیت الله عیسی قاسم به سیستم درمانی آل خلیفه و تهدیداتی است که از ناحیه این سیستم متوجه جان شیخ بوده است.
دوم - رژیم آل خلیفه با انتقال شیخ به خارج موافقت کرد چون از یکسو خود را تحت فشار مردم بحرین و نهادهای حقوق بشری میدید و از دیگر سو سه ماه دیگر یعنی در ماه دهم میلادی حسب قرار بناست دربحرین انتخابات پارلمانی برگزار شود، درحقیقت رژیم با این اقدام کوشید تا شیخ را از کشور دور کند تا انتخابات فرمایشی پیش رو بدون هیچ مانع و البته خللی چنانکه علاقمند است برگزار کند؛ این درحالی است که مخالفین دولت رسما پیشتر و بویژه این روزها اعلام میکنند برای مشارکت با دولت غاصب هیچ دلیلی نمیبینند و البته کلید هرتحولی دربحرین رافقط دردستان شیخ عیسی قاسم معرفی میکنند.
سوم - رژیم ال خلیفه با دور کردن شیخ از بحرین بزعم خود بر این باور است که ازحجم مخالفتهای معارضه خواهد کاست و در سایه بی رهبری مخالفان خواهد توانست ایشان را با خود همراه کند، برخی نیز با توجه به سابقه و تجربه چندین ساله رژیم براین باورند که رژیم درسایه عدم حضور شیخ در بحرین به خلق و ایجاد معارضه ای نمایشی و البته تحت فرمان حکومت مبادرت خواهد کرد، معارضه ای که هویت آن با معارضه کنونی تفاوت داشته باشند، اما در ظاهر نمایشنامه نوشته شده توسط رژیم را بخوبی اجرا کند.
چهارم - واقعیت آن است که میزان احترام شیخ عیسی قاسم در میان مردم بحرین و جایگاه خاص ایشان در میان مسلمان جهان بحدی است که بحرین و اقدامات مسلمانان آزادیخواه بحرینی را ازیکسو و اقدامات غیرانسانی آل خلیفه را از دیگر سو در کانون اساسی توجهات جهانی قرارداده است از این رو رژیم با موافقت با انتقال شیخ به خارج بحرین کوشید تا تحمل هزینه های احتمالی ناشی از هرگونه آسیب شیخ را برای خود به حداقل برساند.
پنجم و آخر اینکه درحالی که شیخ اینک درخارج از مرزهای بحرین به مداوای بیماریهایی که بدلیل تضییقات و فشارهای حکومت به آن مبتلا شده مشغول است برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا به شیخ هشتاد ساله بحرینی و مخالف صددرصدی حکومت اجازه بازگشت پس از مداوا داده خواهد شد؟ آیا شیخ عیسی قاسم که قبلا تابعیت بحرینی توسط رژیم آل خلیفه از او سلب شده است اجازه بازگشت به وطن را مجدد پیدا خواهد کرد؟ آیا درکنار نگاههای تحلیلی مختلف، موافقت با اعزام درمانی شیخ بخشی از یک سناریویی از پیش طراحی شده نیست؟
ابورضا صالح