العالم ـ آمریکا
تمام اندیشمندان بزرگ نظامیگری در طول تاریخ بر این نکته تاکید کردهاند که نفرت بزرگترین موتور محرکه جنگاوران در میادین بزرگ نبرد است. نفرت آن چیزی است که میتواند ثمره بزرگترین ابداعات و ابتکارات برای مقابله با یک دشمن فرضی باشد به گونهای که بیرحمانه و بدون در نظر گرفتن هر معیار انساندوستانه مردم یک شهر، یک روستا و حتی یک کشور را هدف قرار دهد.
شاید همین نفرت از نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران بود که باعث شد عدهای از حقوقدانان، اقتصاددانان و متخصصان مالی در اندیشکدهها، وزارتخانهها و مراکز تصمیم گیری کلان ایالات متحده، شدیدترین تحریمهای تاریخ را علیه مردم ایران سامان بدهند. چهرههایی که اغلب آنان در دوره اول و دوم ریاست جمهوری باراک اوباما در رأس مراکز تصمیم گیری در وزارتخانههای خزانهداری و امور خارجه آمریکا قرار گرفتند.
صرفه نظر از انگیزهها و شبکهای که این افراد را در کنار همدیگر برای چنین پروژهای قرار داده نگاهی اجمالی به چهرهای شاخص اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران میتواند، راهگشای طراحی و باز آرایی جبهه اقتصای خودی نیز باشد.
جبههای که حالا با بازگشت تحریمهای ثانویه ایالات متحده باید آمادهتر و جسورتر از گذشته برای مقابله با موج فشارهای اقتصادی آماده باشد.
سرمعمار تحریمهای مالی و بانکی جمهوری اسلامی
یکی از شاخصترین چهرههای فعال در تحریم ایران که از اواخر دوره اول ریاست جمهوری دولت اول بوش کار خود را در وزارت خزانه داری آمریکا آغاز کرد، «استوارت لوی»، فارغ التحصیل دانشکده حقوق هاروارد بود که بر اساس فرمان اجرایی 13350 بوش و پس از تأیید مجلس سنا در جولای سال 2004 به عنوان اولین معاون وزیر دارایی در امور تروریسم و اطلاعات مالی کار خود را آغاز کرد.
لوی از همان ابتدای کار خود در این معاونت را چالشی جدی برای آمریکا معرفی کرد. استوارت لوی پیش از انتصاب به این سمت به مدت یازده سال قضاوت پروندههای مرتبط با جرائم تروریستی را در وزارت دادگستری آمریکا بر عهده داشت. در دوران ریاست جمهوری بارک اوباما در 20 ژانویه 2009 و انتخاب «تیم گینگز» به عنوان وزیر دارایی مجدداً در مسئولیت خود ابقا شد.
تیم گینگز در مراسم معارفه خود، لوی را به عنوان «سرمعمار» تحریمهای مالی و بانکی جمهوری اسلامی معرفی کرد که بر اساس سیاستهای اجرایی باراک اوباما، نقش رهبری در جهتگیری تحریمها را بر عهده داشت. استوارت لوی همچنین یکی از هواداران و سمپاتهای رژیم صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا است.
استقبال لابیهای صهیونیستی از انتصاب لوی به این سمت در دولت اوباما به حدی بود که «دیوید هریس»، مدیر اجرایی وقت کمیته یهودیان آمریکا و لابیهایی همچون بنیاد دفاع از دموکراسی و مرکز سیاست یهودیان از آن به عنوان دستاورد بزرگی برای جامعه یهودیان آمریکا نام بردند.
لوی همچنین اظهارات مغرضانه فراوانی پیرامون حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از جنبش مقاومت حزب الله و حماس دارد که تا حدود زیادی بازتاب تعهد وی برای صیانت از منافع رژیم صهیونیستی است. استورات لوی برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران، ترکیبی از چهار اصل «یکپارچه سازی»، «هوشمندسازی» و «تجمیع ظرفیتها» و «تعمیم تحریمها» را مدیریت کرد.
وی در اواخر ژانویه سال 2010 از سمت خود کناره گیری کرد و «دیوید کوهن» معاون خود را برای حضور در این سمت نامزد کرد. کوهن نیز تا سال 2015 این سمت را برعهده داشت.
نفیو، یکی از معروفترین فعالان در حوزه تحریمهای ایران
«ریچارد نفیو»، شاید یکی از معروفترین فعالان در حوزه تحریمهای ایران باشد. به ویژه که وی نتیجه سالهای تلاش خود را در این حوزه در قالب کتابی به نام «هنر تحریمها» که توسط دانشگاه کلمبیا منتشر شده در اختیار تمام علاقهمندان این حوزه قرارداده است.
نفیو تحصیلات خود را در دانشگاه «جرج تاون» در سال 2004 به پایان رساند و اولین تجربه کاری خود را در آزمایشگاه ملی شمال شرقی در ایالات متحده آمریکا آغاز کرد، جایی که نقش اصلی را در تدوین سیاستهایی ایفاد کرد که منجر به خلع سلاح لیبی شد.
وی از سال 2006 تا سال 2011 در اداره امنیت بین المللی و منع گسترش سلاحهای هستهای به عنوان مأمور ارشد در پرونده هستهای ایران مشغول به کار شد. او بخشی از تیم وزارت امورخارجه آمریکا بود که بر روی قطعنامههای 1737، 1747،1803 و 1929 سازمان ملل متحد ایفای نقش کرد.
در سال 2010 وی جایزه ویژه وزارت امورخارجه آمریکا را به خاطر تلاشش در تدوین قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد دریافت کرد. نفیو در سال 2011 تا سال 2014 مأمور اصلی اجرای تحریمها علیه ایران در شورای امنیت ملی آمریکا بود، جایی که وی نقش اصلی در صدور 6 فرمان تحریمی باراک اوباما رییس جمهور آمریکا علیه ایران داشت.
وی همچنین در سالهای 2013 تا 2014 نقطه اوج تلاش حرفهای خود را تجربه کرد، زمانی که در سمت هماهنگکننده ارشد وزارت امورخارجه آمریکا در خصوص اعمال تحریمها قرار گرفت.
نفیو در این سمت نقش مهمی در خصوص اعمال تحریمها به عنوان ابزاری برای تحریمهای غیر هستهای ایفا کرد. همچنین وی یکی ازاعضای تیم مذاکره کننده آمریکا در دور نهایی مذاکرات برجام شد که هم اکنون هم در مرکز امنیت انرژی دانشگاه کلمبیا آمریکا به عنوان محقق ارشد فعالیت میکند و به عنوان یک صاحب نظر در حوزه تحریمها به ارائه مشاوره به بنیادهایی همچون بنیاد دفاع از دمکراسی مشغول است.
همدم ایهود باراک
«دانیل گلاستر»، دستیار وزیر خزانه داری ایالات متحده آمریکا در امور مبارزه با جرائم مالی و تأمین مالی گروههای تروریستی در دوره دوم جورج بوش بود. وی خدمت خود را در وزارت خزانه داری آمریکا در دوره باراک اوباما به عنوان زیر مجموعه «آدام زوبین» معاون وقت وزارت خزانه داری آمریکا ادامه داد. وی یکی از معماران گسترش تحریمهای ائتلافی علیه ایران در سالهای 2010 تا 2012 است.
به عنوان مثال سفر وی به کره جنوی و ژاپن در دوم الی چهارم اوت سال 2010 و متعاقب آن اعمال برخی تحریمها توسط این دو کشور در سپتامبر سال 2010 با الگو برداری از تحریمهای آمریکا در همین راستا بوده است.
گلاستر همچنین بارها طرح ایجاد سامانه یکپارچه نظارتی بر شبکههای بانکی-مالی جمهوری اسلامی را مطرح و در راستای تحت فشار قراردادن ایران، گسترش تحریمهای جمهوری اسلامی را با استناد به فرامین اجرایی روسای جمهور آمریکا به ویژه فرمان اجرایی 13382 را در دستور کار خود قرار داد.
گلاستر همچنین از حامیان اصلی گسترش تحریمهای وزارت دارایی آمریکا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بانک صادرات ایران به استناد فرمان اجرایی 13224 بود. وی در 17 آوریل سال 2008 با هدف همراه سازی کنگره با گسترش تحریمهای جمهوری اسلامی مدعی شد بانک صادارت ایران بین سال 2001 تا 2006 مبلغ 50 میلیون دلار به شعبه خود در بیروت انتقال داده است.
اثرگذاری گلاستر بر سیاستهای تحریمی آمریکا به گونهای بود که «ایهود باراک» بخشی از برنامه سفر خود به ایالات متحده در می سال 2009 را برای رایزنی با وی اختصاص داد.
چه کسی تحریمهای نظامی علیه ایران را هدایت کرد؟
«رابرت آینهورن»، مشاور ویژه امور خارجه آمریکا در امور تکثیر تسلیحات و کنترل تسلیحات وزارت امور خارجه آمریکا یک روز پس از قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد در 9 ژوئن سال 2010 از طرف «هیلاری کلینتون» به عنوان هماهنگ کننده تحریمهای مرتبط با ایران و کره شمالی منصوب شد.
آینهورن بین سالهای 1972 تا 1986 مسئولیتهایی را در سازمان خلع سلاح و کنترل تسلیخات وزارت امور خارجه را بر عهده داشت. وی بین سالهای 1991 تا 2001 معاون وزیر امور خارجه در امور منع تسلیحات کشتار جمعی بود.
وظایف و مأموریتهای رابرت اینهورن توسط شخص وزارت امورخارجه آمریکا تعریف میشد. از آینهورن به عنوان یکی از معماران تحریمهای نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی نام برده میشود.
در مورد پیونگ یانگ وی خواستار اجرای کامل قطعنامه 1718 و 1874 شورای امنیت سازمان ملل متحده شده بود و آن را یگانه راه حل برقراری روابط دوستانه بین آمریکا و کره شمالی میدانست. همچنین تحریم های تسلیحاتی ایران با هدایت وی و تیم آمریکایی در قطعنامه های سازمان ملل متحد گنجانده شد و هنوز هم به قوت خود باقی است.
وی همراه با «جان لودر» معاون ویژه رییس سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا در امور منع تکثیر خواهان اعمال فشار بر روسیه برای تجدید نظر و باز تعریف روابط هستهای و موشکی با جمهوری اسلامی ایران بود. آینهورن از طریق رایزنی با همتایان خود در وزارت امورخارجه کشورهای اتحادیه اروپا خواهان گسترش تحریمهای شورای وزیران اتحادیه اروپا بر اساس بیانیه این اتحادیه در 17 ژوئن 2010 شد.
وی همچنین در جلسه استماع کنگره در 30 جولای 2010 مدعی شد از طریق رایزنی با استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و امارات نقش مهمی را در همراه سازی آنان با اعمال تحریمهای مضاعف و تکمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده است.
معمار تحریم انرژی
«دانیل پورمن»، معاون وزارت انرژی آمریکا در دوره اول ریاست جمهوری باراک اوباما از معماران تحریم جمهوری اسلامی ایران در بخش انرژی بود. بخشی از مهمترین اقدامات پورمن تلاش برای ترغیب متحدان اروپایی آمریکا برای تحریم جمهوری اسلامی از طریق حضور فعال در کنفرانسهای انرژی بود.
وی در اجلاس امنیت هستهای که در آوریل سال 2010 با مشارکت 40 کشور در واشنگتن برگزار شد با استناد به بند نهم قسمت سوم قانون جامع «منع سرمایه گذاری، مسئولیت پذیری و تحریم جمهوری اسلامی» و توافقنامه همکاریهای هستهای آمریکا و روسیه خواستار بازنگری مسکو برای راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر شد. همچنین وی تدابیر فراوانی برای جلوگیری از صادارت کالاهای دوگانه به ایران را به کار گرفت.
پورمن همچنین نقش مهمی در رایزنی با متحدان نفتی آمریکا همچون عربستان سعودی و امارت متحده عربی میزان تولید نفت را به گونه هماهنگ کرد تا کمترین فشار به بازار نفت با آغاز تحریم نفتی ایران در سال 2012 وارد شود.
کسی که چین را با تحریم های آمریکا همراه کرد
«جفری بیدر»، معاون ویژه باراک اوباما و مدیر ارشد امور آسیا وخاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا در سال 2010 تا 2013 بود. وی هم اکنون یکی از پژوهشگران برجسته موسسه «بروکینگز» است.
فعالیتهای وی بر همراهسازی پکن با اعمال تحریمهای ائتلافی و جهانی به ویژه در بخش انرژی متمرکز بود. بهرهگیری از موضوع تایوان به عنوان یک اهرم فشار یا مجاب سازی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای تضمین تأمین انرژی چین برخی شیوههای جفری بیدر برای همراهی پکن با اعمال تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بود.
کاهش صادرات نفت ایران به چین ضربه ای بزرگ محسوب می شد که جبران آن هیچ گاه ممکن نشد. تا زمان امضای معاهده برجام و محدودیت سنگین بر برنامه هسته ای ایران هیچ گاه صادرات نفت ایران به حالت عادی بازنگشت. در کنار این، چین به همراه آمریکا محدودیت های سنگینی بر نقل و انتقالات مالی ایران تحمیل کرد که سبب شد ایران از دستیابی به بخش اعظم درآمدهای خود محروم شود.
فارس