العالم- عربستان سعودی
در آغاز جنگ ائتلاف سعودی تحت سرکردگی عربستان ضد یمن در ۲۶ مارس ۲۰۱۵ تحت عنوان طوفان قاطعیت بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که جنگ با پیروزی ائتلاف سعودی در کمتر از یک ماه به پایان می رسد اما پایداری ملت یمن شامل ارتش و کمیته های مردمی به ائتلاف سعودی-اماراتی مورد حمایت غربی-صهیونیستی اجازه تحقق اهداف از پیش تعیین شده یعنی بازگرداندن یمن به سرسپردگی را نداد.
با ادامه جنگ، کشمکش میان عربستان و امارات بیشتر خود را نشان داد و میان شبه نظامیان مورد حمایت امارات و مزدوران مورد حمایت ریاض در عدن و استانهای جنوبی جنگ در گرفت که این به ویرانی ساختارهای حیاتی و وخامت اوضاع انسانی و ایجاد فجایع جدید منجر شد.
علاوه بر مشکلاتی که میان امارات و عربستان از قدیم وجود داشته است؛ اختلافات اساسی درباره یمن میان ریاض و ابوظبی وجود دارد. امارات به دنبال سیطره بر بنادر یمن در دریای عرب و دریای سرخ است در حالی که عربستان این موارد را نمی پذیرد.
واقعیت این است که تحولات در یمن مدتی است که شکل تازه ای به خود گرفته؛ در واقع میزان تغییر در معادلات موجود در یمن به ویژه در بخش های تحت سیطره ائتلاف متجاوز سعودی به انگیزه ها و مطالبات نامشروع ابوظبی از یمن و متعاقب با آن موضع گیری ها و سیاست های ضد ونقیضی است که ریاض درباره خواسته های رو به افزایش ابوظبی در یمن اتخاذ می کند، بستگی دارد.
از آنجا که امارات وارد عرصه رقابت شدیدی با عربستان در یمن شده است سیطره بر سقطری برای ابوظبی یک موقعیت برتر را برای آنها در ارتباط با یمن بوجود خواهد آورد. به طوری که امارات از طریق سقطری خواهد توانست بطور مستقل در یمن عمل کند و حتی ائتلاف را برای انجام تصمیمات و اقداماتش تحت فشار قرار دهد؛ در واقع بر مبنای همین رویکرد مذکور است که به دنبال تقاضای منصور هادی برای اخراج امارات از ائتلاف، ابوظبی آمادگی خود را در این زمینه برای خروج اعلام کرد و همچنین ابوظبی با اعلام این موضوع که حضور نظامیان خود در استان های به اصطلاح آزاد شده و سقطری را «قانونی» است و در چارچوپ عملیات ائتلاف سعودی صورت می گیرد، به نوعی جایگاه خود را به اعضای ائتلاف و منصور هادی یادآور شد. اماراتی ها با این اظهارات به دنبال ارسال غیر مستقیم این پیام به سعودی ها بودند که به آنها بفهمانند که ابوظبی آگاه بوده و خوب می داند هر آنچه در یمن و مناطق در تحت نفوذ ائتلاف علیه آنها صورت می گیرد تحت نظارت سعودی ها است. به عبارتی امارات با این روش هم اعلام کرد و هم هشدار داد که خوب می داند مخالفان ابوظبی بلندگوی ریاض هستند و این ریاض است که آنها را ترغیب به گرفتن مواضع تند و منفی علیه امارات می کند.
با این اوصاف و با توجه به آنچه گفته شد می توان این گونه ادعا کرد آنچه در ارتباط با سقطری در حال اتفاق افتادن است، متأثر از تنش ها و اختلافات میان ابوظبی و ریاض است که شعله های این اختلافات، دامن یمنی ها و سرزمین و جزایر متعلق به آنها را گرفته است.
اختلافات میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی به امروز و دیروز باز نمی گردد و ریشه در همان مراحل اولیه جنگ دارد؛ زمانی که اماراتی ها به این نتیجه رسیدند عربستان سعودی تنها به فکر استفاده ابزاری از متحدان خود برای تحقق منافع و مصالحش بوده و برای مقامات ریاض اصلا اهمیتی ندارد که همپیمانان ریاض نیز عایدی از جنگ در یمن داشته باشند.
پس از پی بردن اماراتی ها به مقاصد توسعه طلبانه عربستان سعودی در یمن، ابوظبی نیز همان مسیر توسعه طبی و قدرت طلبی را در پیش گرفت و تا سهم خود از مشارکت در جنگ یمن را از ریاض بگیرد.
اولین اختلافاتی که میان دو طرف ایجاد شد بر سَر حمایت هریک از مقامات سعودی و اماراتی از عناصر مزدوری بود که دو طرف بر روی هیچیک از آنها اتفاق نظر نداشتند. این بدان معناست که امارات متحده عربی معتقد بود بهترین فرد برای حاکمیت بر یمن «علی عبدالله صالح» دیکتاتور مخلوع این کشور است، درحالی که سعودیها همواره بر این باور بودند که هیچ گزینه ای بهتر از «منصور هادی» برای بازگشت به یمن بهتر نیست. همین مسأله آتش اختلافات میان دو طرف را شعله ور ساخت تا دیگر نقاط اختلافی نیز یکی پس از دیگری آشکار شوند.
به دنبال همین اختلافات بود که حدود ۵ ماه پیش یعنی در بهمن ماه سال گذشته درگیری شدیدی میان مزدوران سعودی و همچنین مزدوران اماراتی در محور جنوبی یمن به وقوع پیوست. طبق آخرین اخبار اعلام شده توسط رسانه ها و سایت های خبری، در جریان آن درگیری بیش از ۲۰۰ عنصر مزدور از هر دو طرف کشته و دهها نفر دیگر نیز به شدت زخمی شدند.
از همان زمان، تلاش های مشترک ریاض و ابوظبی برای سرپوش نهادن بر اختلافات به منظور جلوگیری از فروپاشی ائتلاف متجاوز علیه یمن کلید خورد.
از سوی دیگر، همانطور که پیشتر نیز اشاره ای شد، عربستان سعودی در طول مدت زمانی که از حملات ددمنشانه به یمن سپری می شود، هیچگاه حاضر نشد موجبات نفوذ امارات متحده عربی در این کشور را فراهم آورد. عدم تحقق اهداف امارات متحده عربی برای تسلط بر مناطق استراتژیک موجب شد تا خشم ابوظبی بیش از پیش برانگیخته شود.
همین مسئله باعث شد تا سال گذشته مقامات امارات حضور خود در ائتلاف متجاوز سعودی را به مشارکت نیروهای هواییشان محدود کرده و اقدام به عقب کشیدن نیروهای نظامی خود از خاک یمن کنند. با تشکیل شورای انتقالی جنوبی ـ تحت الحمایه امارات ـ در عدن، درگیری ها میان مزدوران سعودی و اماراتی تشدید شده است. این در حالی است که سعودیها و اماراتی ها به منابع نفتی و گازی موجود در جنوب یمن نیز چشم دوخته اند.
اگر امروز شاهد تشدید درگیری ها میان نیروهای مزدور سعودی و اماراتی در یمن هستیم، یکی از علل و عوامل اصلی آن به منابع نفت و گاز موجود در محور جنوبی این کشور باز می گردد. سعودیها حاضر نیستند اجازه دهند نیروهای اماراتی بر منابع نفت و گاز یمن مسلط شوند. لذا باید گفت که در گیری های کنونی ریاض و ابوظبی در امارات، نشأت گرفته از حرص و طمع آن ها نسبت به پول، قدرت و نفوذ است؛ مسئله ای که تداوم درگیری ها میان دو طرف با وجود گذشت سه سال از جنگ یمن را به دنبال داشته است.
لذا بر اساس آنچه که گفته شد پر واضح است که یمن امروز به عرصه تقابل و زورآزمایی میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی تبدیل شده است. مردم بی گناه این کشور کشته می شوند تا سعودیها و اماراتی ها به اهداف توسعه طلبانه خود در یمن دست یافته، بر مناطق استراتژیک این کشور مسلط شوند و ثروت های طبیعی آن اعم از نفت و گاز را به یغما ببرند.
این در حالی است که اختلافات دو طرف پس از شکست تمامی پروژه های شوم در طول این سالها، همچنان ادامه دارد و حتی تشدید نیز شده است.
سعودیها بسیار امیدوار بودند که در جریان عملیات تجاوزکارانه در شهر الحدیده اختلافات با امارات متحده عربی را به اتمام برسانند. درست به همین دلیل است که آنها حدود دو هفته پیش نشست مشترکی را میان دو طرف در سطوح بالا ترتیب دادند.
بدین ترتیب «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در نشست مشترکی با «محمد بن زاید آل نهیان» همتای اماراتی خود دیدار و گفتگو کرد. هرچند که این دیدار در فضایی ظاهرا دوستانه برگزار شد اما هیچ نتیجه ای در زمینه پایان بخشیدن به اختلافات ریاض و ابوظبی در یمن به دنبال نداشت.
عدم توافق دو طرف در جریان آن دیدار مشترک با وجود تمامی تبلیغاتی که بر سر آن انجام شد، موجب شد تا سعودیها نتوانند به آرزوی دیرینه خود در الحدیده برسند و بر این شهر استراتژیک سیطره یابند.
وجود انشقاق و دودستگی میان کشورهای عضو ائتلاف علیه یمن از جمله عربستان و امارات یکی از عوامل مهم عدم توفیق آنها در الحدیده بوده است؛ شهری که با وجود محاصره و عملیات های زمینی، دریایی و هوایی همچنان در کنترل نیروهای انصارالله بوده و سقوط نکرده است.
تنش جدید؛ کانادا
وبسایت اماراتلیکس، که متخصص در افشای اطلاعات محرمانه حکومت امارات است، روز گذشته به نقل از منابع ویژهای فاش کرد: امارات به شکل سری برای بهرهبرداری از بحران در روابط سعودی و کانادا ، با هدف تبدیل کردن معامله تسلیحاتی بین کانادا و عربستان به نفع خودش وارد عمل میشود به این بهانه که میخواهد به اهداف ائتلاف در یمن خدمت کند.
در پی ابراز نگرانی کانادا از وضعیت حقوق بشر در عربستان سعودی و درخواست برای آزادی کنشگران مدنی و فعالان دفاع از حقوق زنان، روابط ریاض و اوتاوا از دوشنبه هفته گذشته وارد تنشی بیسابقه شده است. عربستان سعودی سفیر کانادا را اخراج کرد، سفیر خود را فراخواند و روابط اقتصادی جدید با کانادا را به حال تعلیق در آورد.
عربستان سعودی در سال 2014، قراردادی به ارزش 15 میلیارد دلار برای خرید خودروهای زرهی از کانادا امضا کرد. صادرات خودروهای زرهی به عربستان از سال 2017 آغاز شده است و این روند تا 15 سال ادامه مییابد.
طبق گزارش رسانههای خبری کانادا، ارزش تعاملات تجاری میان این دو کشور در سال 2017 میلادی، بالغ بر 4 میلیارد دلار بود که تجهیزات نظامی کانادا بخش اعظمی از آن را شامل میشد.
با تصمیم حکومت ریاض با تعلیق مناسبات دیپلماتیک و تجاری با اوتاوا، سرنوشت صادرات خودروهای زرهی کانادا به عربستان سعودی مبهم است بهویژه اینکه «جاستین ترودو» نخستوزیر کانادا از مدتها پیش برای متوقف کردن این تجهیزات جنگی به عربستان سعودی تحت فشار قرار دارد.
فاطمه نوروزی