تحلیل:
-همه کارشناسان نظامی و استراتژیک بالاتفاق عقیده دارند در میدان جنگ رو در رو میان اسرائیل و ایران رژیم صهیونیستی هیچ شانسی برای پیروزی ندارد. این برآورد افزون بر برتری عده و عده ایران در قیاس با این رژیم، متوجه جغرافیای گسترده ای است که به فرض تحقق هرجنگی به جبهه ای خاص برای حمله به اسرائیل تبدیل خواهد شد. فقط کافی است در یک نگاه اجمالی آتشبارهایی را متصور شویم که افزون بر ایران از جای جای محور مقاومت، اسرائیل را نشانه خواهند گرفت تا مفهوم سخنان اخیر اولمرت نخست وزیر اسبق رژیم را درکنیم که گفته است: نمی توانیم علیه برنامه هسته ای ایران وارد عمل شویم لذا باید حجم تهدیداتمان علیه ایران را کاهش دهیم.
-اسرائیل در واقع به فرد کچلی می ماند که به موهای قرض گرفته از دختر همسایه افتخار می کند. این یعنی آنکه همه پشتگرمی اسرائیل در منطقه به امریکایی است که زیر بارهیچ تعهدی درمنطقه نرود. بدیهی است امریکای مطلوب اسرائیل در منطقه امریکای هیجان زده ای است که فارغ از هر تعهدی هرلحظه در آستانه تحریک علیه جمهوری اسلامی ایران باشد. با این توضیح منطقه ای را تصور کنید که امریکا عزم خروج از آن را کرده و مقصد بعدی خود را شرق دنیا معرفی کرده باشد و شریک استراتژیکی که حیات و مماتش طی بیش از 70 سال گذشته به وجود و حضورش بسته بوده است، را تنها گذاشته باشد. بر این وضعیت بیافزایید دشمنان قسم خورده اسرائیل درمنطقه را و بر آن همچنین بیفزایید جمع بسیار محدود کشورهایی که بخاطر امریکا به عادی سازی روابط با اسرائیل مبادرت کرده اند و بالاخره وجود کینه ای هفتا وچند ساله در میان 2 میلیارد مسلمان از موجودیتی باتنها 6000000 (شش میلیون) شهروند!
-نظر به آنچه گذشت پشت پرده همه تهدیدات اخیر رژیم علیه ایران روشن می شود. این تهدیدات به سنگ بزرگی می مانند که سخن گفتن از آن معادل پرتاب نکردنش است و در عین حال حکایت از مرثیه ای دارد که اسرائیل از همین الان در حال سرودن آن برای احوالات خود پس ازخروج امریکا از منطقه و یا بازگشت این کشور به توافق هسته ای و عقد قراداد و توافقی جدید با ایران است.