العالم – یک خبر و چند تحلیل
- برای اینکه خواننده را در جریان به اصطلاح آنچه «نقض» حاکمیت لبنان توسط سفیر ایران خوانده شده قرار دهیم، متن کامل توییت وی در شبکه اجتماعی ایکس را عینا نقل میکنیم: «پروژه خلع سلاح، توطئهای آشکار علیه کشورها. در حالی که ایالات متحده همچنان پیشرفتهترین سلاحها و موشکها را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهد، مانع از مسلح شدن و تقویت ارتش یک سری کشورها میشود و به بهانههای مختلف، کشورهای دیگری را برای کاهش یا نابودی زرادخانههایشان تحت فشار قرار میدهد. به محض اینکه این کشورها تسلیم خواستههای خلع سلاح شوند، طعمه ای برای حمله و اشغالگری خواهند بود، همانطور که در عراق، لیبی و سوریه اتفاق افتاد. ما در ایران کاملاً از خطر این توطئه و تأثیر عمیق آن بر امنیت ملت های منطقه آگاه هستیم و دیگران را از افتادن در دام دشمنان برحذر میداریم. حفظ توان بازدارندگی، خط مقدم دفاع از حاکمیت و استقلال است و سازش بر سر آن با آن جایز نیست.»
- حال این سوال را می پرسیم: آیا سفیر ایران از لبنان، ارتش لبنان یا سلاحهای حزبالله نام برد؟ آیا سخنان او کلی نبود و واقعیتی را توصیف نمیکرد که منطقه ما دهههاست آن را تجربه میکند؟ آیا کسی میتواند مخالف این باشد که ایالات متحده همچنان به مسلح کردن رژیم صهیونیستی با پیشرفتهترین زرادخانههایش ادامه میدهد، در حالی که به هر طریقی در پی گسستن و خلع سلاح ارتشهای عربی است، همانطور که در عراق، سوریه و لیبی انجام داد و در برخورد با ایران نیز تلاش کرده که همین کار را انجام دهد؟ آیا هدف این نیست که اسرائیل بتواند بر منطقه تسلط یابد تا هواپیماها و ارتش خود را بدون هیچ گونه بازدارندگی در حریم هوایی کشورها و خاک آنها به حرکت درآورد و بدین ترتیب رویای موسوم به «اسرائیل بزرگ» را محقق سازد؟
- پرسش دیگر این است که آیا سفیر ایران به تجربه کشورش که با رد دست برداشتن از فاکتورهای قدرتش - با وجود همه تهدیدهای آمریکا و اسرائیل- اکنون به الگویی برای کشورهای منطقه تبدیل شده است، اشاره نکرد؟
آیا این تهدیدها به دیوار پایداری و اقتدار ایرانیان برخورد نکرد؟ آیا این نقض حاکمیت لبنان است؟!
- آیا منطقی است که وعدههای صلح و ثبات ایالات متحده را باور کنیم؛ در حالی که این کشور در حال ایجاد یک پل هوایی برای ارسال هزاران بمب یک تُنی و سرازیر کردن سیل تجهیزات و سلاحهای خود به منطقه است تا ارتشها، دولتها و ملتها را مرعوب کند و آنها را حتی از فکر سرپیچی از سلطه آمریکا و اسرائیل منصرف کند؟! روی این سخن همه ملتهای عرب و اسلامی و نه فقط لبنانیها است.
- امیدوار بودیم که وزیر امور خارجه لبنان همین حساسیت یا حداقل بخشی از آن را نسبت به حاکمیت لبنان نشان دهد؛ وقتی که «مورگان اورتگاس» معاون فرستاده ویژه ایالات متحده به خاورمیانه شخصیت های لبنانی را مسخره کرد و با لحنی صهیونیستی در مقابل میزبانان لبنانی خود - بدون هیچ گونه رعایت ادب دیپلماتیک یا حتی ابتداییترین آداب معاشرت- صحبت کرد. نکته قابل توجه این است که او انگشتر ستاره داوود را در انگشت خود داشت!
- من باب یادآوری به گوشه ای از گستاخیهای اورتگاس اشاره میکنیم. او در جریان سفرش به لبنان، در حضور مقامات لبنانی جسارت کرد و با گستاخی گفت: «از متحدمان اسرائیل به خاطر شکست دادن حزبالله تشکر میکنم». «باید اطمینان حاصل شود که حزبالله به هیچ وجه بخشی از این دولت نیست و خلع سلاح شده و از نظر نظامی شکست خورده باقی میماند.» «دوران پایان تروریسم حزبالله آغاز شده است.»
وقتی روزنامهنگاری از اورتگاس درباره رد پیشنهادهای مذاکراتی آمریکا از سوی رئیس جمهور لبنان پرسید، او با بی اعتبار کردن مستقیم رئیس جمهور پاسخ داد: «رئیسجمهور خلاف این را به ما میگوید.» «ولید جنبلاط» رهبر سابق حزب سوسیالیست ترقیخواه دورزی لبنان اظهارات اورتگاس را دعوتی آشکار برای شعلهور کردن جنگ داخلی در لبنان توصیف کرد و در پاسخ اورتگاس گفت که شروط او برای لبنان محال و غیرممکن است. او هم کاری که کرد این بود که در توییت خود در شبکه اجتماعی ایکس اینگونه پاسخ داد که «مواد مخدر مضر است، ولید!»
- در نهایت به این پرسش می رسیم که آیا توییت مجتبی امانی سفیر ایران نقض حاکمیت لبنان و دخالت در امور داخلی این کشور محسوب میشود؟ یا اینکه گستاخی آشکار اورتگاس و تمسخر مردم لبنان و رهبران آنها از سوی او و دعوت علنی اش به فتنه انگیزی داخلی در لبنان، اساسا نقض واقعی (حاکمیت این کشور) به شمار می رود و مستلزم احضار (سفیر آمریکا) است؟!