العالم - عربستان
پایگاه اسپوتنیک در یادداشتی پیرامون حوادث شرق عربستان نوشت: عوامیه شهر شیعه نشین در استان القطیف عربستان واقع در شرق این کشور و در جوار خلیج فارس، استانی با مذهب تشیع و منابع عظیم نفتی که تا قبل از سال 1913 بجز دو دوره که تحت سیطره امپراطوری عثمانی بوده، همواره تحت استیلای قبیله شیعه بنی خالد بود و در سال 1913 در پی یورش نیروهای عبدالعزیز بن عبدالرحمن به اشغال نیروهای آل سعود در میآید.
این شهر که زادگاه شیخ نمر باقر النمر رهبر مخالفان شیعه آل سعود میباشد از ماه می سال جاری صحنه درگیریهای میان مردم و نیروهای حکومتی عربستان است و بعد از تلاش حکومت عربستان در جهت اخراج ساکنین این شهر و مقاومت مردم، هم اکنون در وضعیت محاصره حداکثری از سوی نیروهای حکومتی عربستان قرار دارد.
عوامیه با وجود منابع عظیم نفتی، میزبانی از پروژههای نفتی آرامکو و خطوط بین المللی نفت عربستان مانند تاب لاین، به علت بی توجهی حاد حکومت عربستان همواره در شرایطی وخیم از لحاظ شرایط زندگی قرار داشته و ساکنین عوامیه هم اکنون در اثر محاصره نظامی از کمبود مواد غذایی، آب شیرین و وسائل مورد نیاز جهت مقابله با گرمای مرگبار رنج میبرند و این در شرایطی ست که حکومت عربستان به هیچ رسانه بین المللیای جهت تهیه گزارش در این مورد مجوز نمیدهد و به همین دلیل اخبار کاملی در این مورد به بیرون درز نکرده است. بر اساس شنیدهها در شبکههای اجتماعی به نقل از ساکنین عوامیه در درگیریهای میان آنها و نیروهای حکومتی حداقل 25 تا 30 نفر کشته شدهاند.
تمام این وقایع در شرایطی رخ میدهد که عربستان سعودی چالشی بزرگ را در رابطه با معرفی محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد از سوی سلمان بن عبدالعزیز و به تبع آن ایجاد شکاف میان شاهزادگان آل سعود تجربه میکند. در کنار این مسئله، اختلافات علمای وهابی و آل سعود در باب اصلاحات اعلامی از سوی محمد بن سلمان، درگیری دیپلماتیک عربستان با قطر و تبعات نزدیکی عربستان و اسرائیل نیز مزید بر علت شدهاند تا این کشور وارد وضعیت شبه بحرانی شود. ضمن آنکه تلاش سعودی جهت نفوذ مجدد به صحنه سیاست عراق با استفاده از دو مهره حزب دموکرات کردستان و مقتدی صدر نیز فاقد پیامدهای منفی برای این کشور نخواهد بود.
به همین دلیل رخدادهای در حال وقوع در عوامیه و گسترش این رخدادها به سایر مناطق شرقی عربستان به آسانی میتواند سبب آشوب حداکثری در صحنه سیاست داخلی این کشور شوند و تصمیم سازان عربستان نیز با آگاهی از این مسئله به سرکوب و سانسور گسترده این رخدادها مشغولند.
در این شرایط باید از مسئولان و اعضاء سازمان ملل متحد پرسید اساسا به چه دلیل کشوری با این شاخصهها را به عنوان عضو شورای حقوق بشر آن سازمان برگزیدهاند؟ و چرا در حال حاضر در این مورد سکوت کردهاند؟ و اگر این رخدادها توسط کشوری دیگر رخ میداد نیز آیا مسئولان سازمان ملل متحد همین روال پیش میگرفتند؟