العالم _ آمریکا
بخش اول تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه بازمی گردد تحریم هایی که پیشتر نوع فلج کننده آن تجربه شده و البته حاصلی جز تقویت بنیه داخلی نداشت و ایران را به این جمع بندی رسانده بود که در سایه تشدید فشارها چاره ای جز اصرار بر بقا و پیشرفت نداشته باشد و باید بدون چشم داشت به خارج از مرزها هم اقتدار نظامی، هم حضور منطقه ای و بلاخره اوضاع داخلی خود را تقویت کند.
واقعیت آن است که درسال های پس از برجام دو نگاه خوشبینانه و بدبینانه همواره همراه مسئولان کشوری و لشکری ایرانی در این خصوص بوده است. استراتژیست ها و مقامات نظامی ایرانی _شاید بدان دلیل که همواره دشمن را دشمن می پندارند و این اقتضای کار و حرفه شان است _از روز نخست امضای برجام همچنان مُصِر بر امر توسعه توان و تجهیز مولفه های اقتدار کشور مانند روزگار پیش از توافق هسته ای و بلکه بیشتر از آن بوده و بر تکمیل ظرفیت های نظامی و تعمیق اقتدار منطقه ای کشور تمرکز کردند. در مقابل برخی از چهره های سیاسی با استدلال اعتماد بر قوانین و حقوق متداوله بین المللی به انتظار رفتاری قاعده مند و در چارچوب قواعد از همه اطراف قراداد و به ویژه آمریکا نشستند و زمان پیش رو را برای تجهیز و توسعه امور موسع پنداشتند اما گذر زمان نگاه توام با تردید گروه اول را تایید کرد و گروه دوم را به این جمع بندی رساند که جهت جبران مافات بایستی عزمی جزم تر از پیش به کار ببندند. در حالی که در شرایط موجود مساله توان نظامی و به ویژه قدرت موشکی جمهوری اسلامی و حضور منطقه ای ایران بازدارنده ترین عامل تجاوز به ایران تبدیل شده است اما مساله ترمیم اقتصاد و تمرکز بر اصلاح برخی نواقص موجود بیش از هر مساله ای در دستور کار دولتمردان ایرانی قرارگرفته است.
به باور ایرانیان اعمال تحریم شیوه ای است از دشمنی که در قالب و ظاهری نرم متوجه انان شده است اما نمره ای که این گونه از دشمنی دریافت میدارد بقدری ناچیز است که در سایه تلاش و حسن مدیریت قابل جبران است. از دیدگاه اشنایان به مسائل داخلی ایران و با توجه به ذخایر ارز و طلا از یک سو و حجم تعاملات فی ما بین ایران و دیگر کشورها از دیگرسو می توان بر مشکلات تحمیلی از ناحیه تحریم های ترامپ به راحتی فائق آمد. مبتنی بر این نگاه یادآوری بحران های اقتصادی جهانی سال های گذشته در آمریکا، اروپا، آسیای جنوب شرقی و... و مقایسه آن با افزایش قیمت ارز در ایران و متاثر از آن برخی کالاها می تواند بسیار راهگشا باشد.
اقتصاد امروز ایران چنانکه تاریخ جمهوری اسلامی در مواجهه با بحران هایی از این دست نشان داده با اندکی تمرکز اصلاح خواهد شد اما آیا تحریم های ترامپ نیز در سایه این شرایط به نتیجه دلخواه او خواهد رسید؟ قراین و شواهد پاسخی منفی به این سوال می دهد. عدم خروج اروپا، روسیه و چین از برجام به تبعیت از آمریکا، عدم استقبال دیگر کشورها از نسخه جهانی تحریمی ترامپ علیه ایران و ...جملگی حکایت از شکست سناریویی اعلام بسیج همگانی ترامپ علیه ایران دارد.
ترامپ به فرض که وزرای ترکیه ای را به بهانه بازداشت کشیش مسیحی و در واقع به خاطر تمرد اردوغان از دستور او مبتنی بر تحریم ایران تحریم کند، ناتوی به اصطلاح عربی علیه ایران شکل دهد، نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید را به بهانه تهدید ایران برای باب المندب به ائتلاف علیه ایران وادارد و... با بقیه دنیا چه خواهد کرد؟ ترامپ اگر چه مرد سخنان متناقض است اما آنگاه که در کنفرانس خبری چند روز پیش با همتای ایتالیاییش گفت حاضر به مذاکره بی قید و شرط با مقامات ایرانی در هر زمان و هر مکانی است به شکلی کاملا حساب شده دو هدف اصلی را تعقیب می کرد.
اول آنکه در سایه تلاطمات بازار در ایران خروج غیرقانونی اش از برجام را برای مردم ایران موجه سازد و با ارائه چهره ای مقبول ازخود، میان حاکمیت در ایران و مردم شکاف ایجاد کند و دوم آنکه زمینه مذاکره میان ظریف و پمپئو در این روزها و خودش و روحانی در اجلاس شهریورماه در سازمان ملل را فراهم آورد این در حالی است که جمهوری اسلامی به این تاجر معتاد به تحریم صراحتا گفته است که مذاکره برای مذاکره و مذاکره در سایه تحریم را هیچگاه پذیرا نیست و این یعنی آنکه در روز دوشنبه هر طعمی جز شیرینی عاید ترامپ خواهد شد.
ابورضا صالح