العالم ـ ایران ـ سیاسی
«سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر امور خارجه روسیه روز دوشنبه و دو روز پس از سفر روسای جمهور روسیه و ترکیه، به تهران سفر کرد تا با «سید عباس عراقچی»، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران درباره برجام گفتگو کند.سفر اخیر روسای جمهور روسیه و ترکیه برای شرکت در اجلاس سهجانبه تهران درباره سوریه، انجام شد.
خبرگزاری تسنیم درخصوص جدیدترین تحولات مربوط به برجام، تحولات مربوط به سوریه و موضوعات جاری در روابط روسیه با آمریکا با ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه گفتگو کرده است.
نشست اخیری در تهران با حضور سران ایران، روسیه و ترکیه برگزار شد و با عملیاتی که قرار است به زودی در ادلب آغاز شود همزمان شد. با توجه به آنچه در نشست تهران اتفاق افتاد، موفقیت یا نتایج آن مورد بحث قرار گرفته است چرا که شاهد بودیم رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه خواستار آتش بس در ادلب و از سوی دیگر روسای جمهور روسیه و ایران خواستار مبارزه علیه تروریستها از جمله در ادلب شدند. به نظر می رسد طرفهای مختلف با مبارزه علیه ترویسم موافقند اما برخی بحث ها در نشست صورت گرفت که برای رسانه ها این سوال را ایجاد کرد در خصوص اینکه احتمالا نتیجه نشست اندکی مبهم بود و مشخص نبود نتیجه آن چه شد، دستاورد نشست تهران چه بود؟ با توجه به نشست تهران آیا فکر می کنید عملیات علیه تروریست ها در ادلب انجام خواهد شد یا خیر؟
فکر می کنم قطعا هیچ راهی جز نابود کردن تروریست ها در ادلب وجود ندارد. بسیار مهم است که زندگی عادی در سوریه جریان یابد. شما درست می گویید که کشورهای ضامن آتش بس در سوریه یعنی ایران، روسیه و ترکیه در خصوص آنچه باید صورت گیرد و اینکه چگونه باید صورت گیرد، دیدگاههای مختلفی دارند. همچنین به این امر ایمان دارم با اینکه هیچ مدرک مشخصی برای اثبات آن ندارم که ترکیه از جانب آمریکا و برخی دیگر کشورهای به اصطلاح "اردگاه غرب" تحت فشار زیادی قرار دارد تا اجازه ندهد این عملیات [ادلب] انجام شود. این بسیار مایه تاسف است زیرا کسانی که در جمع مخالفان قرار دارند آماده کنار آمدن با دولت بشار اسد در دمشق و شروع مشارکت در روند سیاسی هستند و به آنها فرصت خوبی داده شده و برخی از آنها آماده بهره بردن از این فرصت هستند اما نه همه آنها. مشکل ساز ترین جنبه این وضعیت که به نظر می رسد آمریکا همچنان در حال بازی کردن با کارت افراد مسلح از جمله افراد مرتبط با جبهه النصره یا تحت هر نامی که اکنون به اسم آن عملیات انجام میدهند است. این گروه، جبهه النصره است که یک گروه تروریستی است. نمیتوانیم اجازه دهیم این افراد همچنان به مختل کردن زندگی عادی مردم ادامه دهند. نمی توانیم اجازه دهیم به عملیاتهای ترویستی و خشونت آمیز خود ادامه دهند و قربانی بر جای بگذارند. آنها هیچ اقدام اساسی انجام ندادند تا شرایط به حالت عادی به سوریه باز گردد. ما برخی نظرات را شنیده ایم با توجه به آتش بس محلی ما از این اقدامات حمایت می کنیم. ما همچنین به برخی نظرات نیز در خصوص تمایز قائل شدن میان این گروه ها توجه کرده ایم. این امر در این گروه ممکن است کسانی که به این امر اعتقاد دارند باید به آن ادامه دهند فکر می کنم ترکیه می تواند نقش مثبت تری ایفا کند اما اینکه بگویند اکنون زمان شروع عملیات در ادلب نیست، بسیار اشتباه است.
فکر می کنم پس از نشست تهران دولت ترکیه بهتر درک کرد که این موضع مشترک دو کشور دیگر ضامن آتش بس (روسیه و ایران) است و آنها امیدوارند به نتایج درستی دست یابند. من موافق نیستم که نتیجه نشست تهران به نوعی مبهم یا نامشخص بود. مهمترین نکته این بود که سران سه کشور بحث عمیقی درباره سوریه داشتند، ارزیابی و قضاوتهای خود را مبادله کردند و به طور کلی ما حتی در این موضوعات دشوار در حال پیشرفت هستیم همانگونه که هر سه کشور با هم بر سر مسائل دیگر در آستانه و سوچی.
با اعتماد به نفس کامل باید گفت این روندی موفق است بر خلاف تلاشهای ضعیف برخی کشورهای دیگر. همچنین باید به فعالیتهای غیرسازنده و خطرناک آمریکا در سوریه اشاره کنیم که مایه نگرانی روز افزون برای ماست.
از سوی دیگر به نظر می رسد برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا موضوع مبارزه با تروریسم به بهانه استفاده از سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه به گروگان گرفته اند، آیا فکر می کنید این ادعاها و تهدیدات میتواند دولت، ارتش و همپیمانان سوریه را از مبارزه با تروریستها در ادلب باز دارد؟
با قاطعیت هر ایده ای مبنی بر اینکه دولت سوریه به دنبال استفاده از سلاح شیمیایی در ادلب یا مناطق دیگر بوده را رد می کنم. تمام اظهارنظرهایی که به صدور ضرب الاجل توسط آمریکا و همپیمانان آن در ناتو منتهی می شود بر اساس دستاویزهای جعلی و ضعیف است که هیچ پایه ای ندارد. دولت سوریه نیازی به استفاده از این نوع سلاحها در جنگ ندارد. دولت دمشق به خوبی می داند که پیامدهای استفاده ونگهداری از این سلاحها چیست. علاوه بر این تمام سلاحهای شیمیایی نظامی سوریه تحت نظر نهادهای بین المللی در سالهای 2013 و 2014 نابود شدند. پس از آن هم آنچه که از چشم پنهان مانده بود در حضور ناظران بین المللی نابود شد. برای آنکه صحبتم را کامل کنم باید بگویم رئیس جمهور فرانسه پس از حمله اخیر غیرقانونی و نامشروع به خاک سوریه گفت "حالا تمام چیزهای مربوط به برنامه سلاح شیمیایی سوریه نابود شد". پس حالا این همه [سلاح شیمیایی] را دولت سوریه از کجا آورده است؟ این یک بحث متناقض است. این بحث بر برداشت ما مهر تایید دیگری می زند مبنی بر اینکه بخشی از برنامه تحریک گسترده تری است که توسط سرویسهای خاص برخی کشورها در داخل سوریه در حال اجراست. این برنامه تحریک همچنین با کمک کامل گروههای انجیاو (NGO) که آلت دست آن کشورهای خاص هستند در مقابله با دولت قانونی سوریه اجرا شده است.
این موارد مربوط به تحولات میدانی در سوریه بود. چه تحولات و دستاوردهای جدیدی در زمینه فرآینده سیاسی سوریه اتفاق افتاده است؟ آیا جزئیاتی درباره قانون اساسی یا راه حل سیاسی مسئله سوریه هست که آن را بیان کنید؟
ما با هم با کشورهای ضمانت کننده از طریق کنگره مردم سوریه که اخیرا در سوچی برگزار شد و پیشرفت خوبی که در آنجا حاصل شد، همکاری میکنیم. ما مشترکا با دولت ترکیه و ایران همکاری میکنیم تا اطمینان حاصل که با این تحول، شکل گیری قانون اساسی جدید، طبق تفاهم پایه گذاری شود. ما همچنین میگوییم که این به هیچ وجه جبران یا جایگزین فرآیند ژنو نیست. آمریکا مدام میگوید که جایگزینی را برای فرآیند ژنو نمیبیند و به هر چیز دیگر با میزان زیادی از بیاعتمادی، انتقاد و واکنشهای منفی مینگرد. این نشان می دهد که آمریکا آنچه را که دیگران انجام میدهند و زمانی که در انجام آن موفق میشوند را به رسمیت نمیشناسد. سیاست آنها در سوریه متزلزل است. این سیاستها به سختی قابل توضیح هستند اگر قرار باشد سوریه به عنوان یک کشور یکپارچه دارای تمامیت ارضی باقی بماند.
به نظر میرسد که حضور آمریکا در بخشهایی از سوریه برای مدت زمان نامحدودی است. این یک اتفاق دردسرساز است. ما از مقامات آمریکایی شنیدیم که آنها برنامهای برای ترک تنف و مناطق اطراف آن را ندارند. این آشکارا تلاش برای تثبیت خود در سوریه است، تا اینکه بتوانند پایگاهی داشته باشند که از آن مستمرا علیه دولت دمشق فعالیت کند و همینکه ابزار مهندسی اوضاع در آنجا به ضرر مردم سوریه را داشته باشند. آنها اعلام کردهاند که آنها در فرآیند تلاشها برای بازسازی سوریه شرکت نخواهند کرد. آنها علیه بازگشت پناهجویان سوری تلاش میکنند. بنابراین آنچه ما پیش رو داریم، یک سیاست و خط مشی بطور واضح منفی آمریکا در این زمینه هست. ما مستمرا با آنها گفتگو خواهیم کرد؛ در خصوص موضوعات سیاسی و نه فقط اوضاع میدانی، با آنها صحبت خواهیم کرد. گفتگوها فقط محدود به پرهیز از تنش که جلوگیری از درگیری به هنگامی است که در زمین به هم نزدیک هستیم و حمله هوایی صورت میگیرد، نیست. ما گفتگوهای سیاسی با آمریکا خواهیم داشت تا برایشان توضیح دهیم که چقدر سیاست آنها شکست خورده است و چقدر این اهداف برای ایجاد مشکل برای مردم و دولت سوریه اشتباه است.
بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای، مذاکرات بین ایران و اعضای باقیمانده برجام جریان داشته است. علاوه بر آن شما علاوه بر دیدارهای دوجانبه با مقامات ایرانی، با مقامات اروپایی و چینی نیز گفتگو کردهاید. بنظر شما میزان پیشرفت در مذاکرات تا چه حد امیدوارکننده است و اینکه حل موضوعات مربوط به فروش نفت ایران و مسئله تبادلات بانکی تا چه حد محتمل است؟
ما تا حدودی پیشرفت داریم. شما درست میگویید، ما با دوستان ایرانی، همکاران اروپایی، شرکای چینی و کسانی که تمایل دارند به این موضوع از زاویه ادامه توافق نگاه کنند و از آن منتفع شوند، تماسهای فشردهای داریم. همه اینها باید در مقابل تلاش های آمریکا برای به شکست کشاندن توافق حفظ و تقویت شوند. ما این کار را از طرق کانالها و سطوح مختلفی از جمله در سطح بسیار عملی با حضور بخشهای کسب و کار، و بانکداران انجام میدهیم. دولت روسیه به این موضوع به لحاظ بسیار عملی مینگرد. مسیر دوجانبه با ایران در حال فعالیت است و ما به رغم تهدیدات آمریکا، در حوزه تجارت و همکاری با ایران شاهد گسترش هستیم. ما در آینده نیز محکم خواهیم ایستاد. ما به طور جمعی، به همراه ایران، سه کشور اروپایی و بخش سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلاش میکنیم تا اطمینان حاصل کنیم که کانالهای قابل کار کردن و عملی برای فاینانس، تضمین تبادلات، و مهمتر از همه حمایت از صادرات نفت ایران و کانالهایی برای دریافت درآمد نفت ایران وجود دارد. این مهمترین بخش تلاشهای ماست. ایده های مشخصی در این زمینه در حال بحث هستند. من فکر نمیکنم که ما الان باید وارد بحث درباره میزان زیادی از جزئیات در خصوص آنچه در جریان است شویم، چون این کاری است که در جریان است. علاوه بر آن ضرورتی ندارد که همه برنامههای خود را درست در میانه این جنگ سیاسی، علنی کنیم تا بدین ترتیب توافق حفظ شده و پایدار بماند. اما من به شما قول میدهم که ما این کار را خیلی جدی انجام میدهیم. درست است، ما برنامه زمانی خیلی فشردهای داریم که تا ماه نوامبر، کم و بیش حدود یکماه و نیم است. اما به شدت اطمینان دارم که ما قادر خواهیم بود در این بازه زمانی به نتیجه برسیم. بنابراین، برجام خوشبختانه توسط همه اعضای باقیمانده به طور مستمر اجرا خواهد شد که شامل انتفاع ایران از ابعاد اقتصادی و مالی توافق خواهد بود.
به موازات گفتگوهای شما، آمریکاییها هم گفتهاند که تلاش میکنند که فروش نفت ایران را به صفر نزدیک کنند. آیا به نظر شما به صفر رساندن فروش نفت ایران امکانپذیر است؟
من فکر نمیکنم در کل این کار امکانپذیر باشد. علاوه بر این و مهمتر از همه، من فکر نمیکنم که این انتظار آمریکا واقع بینانه باشد. آن هم در زمانی که آمریکا تقریبا به لحاظ بینالمللی در خصوص این موضوع خاص منزوی است، اکثریت گسترده جامعه بینالملل معتقد است که توافق هستهای از جمله فروش نفت ایران باید بنا به دلایل سیاسی، اقتصادی، و بخاطر ثبات در بازار انرژی دنیا و پایداری سیستم جهانی در زمینه عدم اشاعه حفظ شود. این خیلی باعث تاسف است سیاستمدارانی در آمریکا و چند پایتخت دیگر به هنگام صحبت کردن درباره سیاستهایشان در قبال ایران، بطور کامل این ملاحظات را نادیده میگیرند. روسیه مستحکم ایستاده است. ما تحریمهای یکجانبه آمریکا را به لحاظ اصولی رد میکنیم. ما خودمان چند بار مورد تحریمهای آمریکا قرار گرفتهایم. این موضوع ما را مصممتر میکند به دنبال راههایی باشیم که نه فقط به طور عامتر دشمن خود را شکست دهیم، بلکه اطمینان حاصل کنیم که جهانی چندجانبه و وسیع داشته باشیم که دموکراسی در آن وجود دارد و یک قدرت نباشد که اراده خود را به دیگران دیکته کند.
در خصوص بحث سوئیفت، اخیرا بانک مرکزی روسیه درباره ایجاد سامانه مالی موازی بیانیهای را داد و از کشورهای بریکس خواست که این سامانه را برای تبادل 6 تریلیون دلار ایجاد کنند. در سمتی دیگر، آقای هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان هم درباره ایجاد سوئیفت موازی صحبت کرد. برخی هم درباره اصلاحاتی در خود سوئیفت صحبت کردهاند. با توجه به موضوع برجام و موضوعات فراتر از آن، کدامیک از این راهحلها متصور و محتملتر هستند؟
من واقعا فکر میکنم که خیلی دیر شده است و این کاری است که باید خیلی وقت پیش انجام میشد. ما به لحاظ ملی یک سامانه پرداخت را که «میر» نام دارد ایجاد کردهایم و به روی دیگران هم باز است. ما معتقدیم که در شرایط فعلی میتوان ترتیباتی را اتخاذ کرد به کشورهای مختلف اجازه داد که عضوی از این سامانه شوند. ما ضمنا از هر تلاشی برای بروزرسانی سوئیفت به نحوی که جزء ساده شده ساختار مالی دنیا نباشد و به راحتی بنا به تمایلات سیاسی یک کشور یا کشوری دیگر تغییر نکند، استقبال میکنیم. میزان پایداری عمومی سیستم پرداختهای مالی بینالمللی در مقابل اقدامات داوطلبانه اتخاذ شده بر اساس دلایل سیاسی در برخی جاها، که اینجا بطور خاص آمریکا هست، باید افزایش یابد و این میزان پایداری باید بالاتر از میزان فعلی باشد. راههایی برای انجام این کار وجود دارد. یکی از مشخصترین راهها تنوعبخشی به پرداختهاست تا اینکه پرداختهای بیشتری با استفاده از واحدهای پول ملی صورت گیرند. ما این کار را در روابط تجاری خود با ایران و کشورهای دیگر انجام میدهیم. من فکر میکنم که فهم در خصوص ضرورت مصون سازی خود در مقابل خطرات سیاسی که از سوی آمریکا وجود دارد، در جاهای دیگر، از جمله اروپا نیز رو به افزایش و رشد است.
با توجه به مذاکرات حفظ برجام، کدامیک از اینها در خصوص ایران اتفاق خواهد افتاد؟ آیا دسترسی ایران به سوئیفت قطع خواهد شد یا همچنان وصل خواهد بود؟ آیا از یک کانال دیگری استفاده خواهد شد؟
اجازه بدهید که من درباره آنچه که اتفاق خواهد افتاد گمانهزنی نکنم. بدترین چیز این خواهد بود که ما با پیشگویی خود به استقبال نتایج بد برویم (self-fulfilling prophecy). با این حال فکر میکنم که مقامات مالی جمهوری اسلامی ایران از این اوضاع بسیار آگاه هستند و ملاحظاتی در این خصوص توسط مقامات مالی در کشورهای اروپایی، روسیه و چین نیز ارائه شدهاند. بنابراین ما یک گروه قدرتمند تشکیل دادهایم، مجموعهای از کشورها که واقعا صاحب تجربه هستند و فهم از اوضاع برای یافتن راهحلهایی وجود دارد که کارکرد طبیعی سوئیفت تضعیف نشود، اما با این وجود راه را برای راهحلهای جایگزین باز گذاشتهاند. ما نمیخواهیم بگوییم که ببینید که ما یکی را با دیگری جایگزین خواهیم کرد و یک کاری را خودمان خواهیم کرد و باقی آن را تعطیل خواهیم کرد. هدف این نیست. ما نیاز به سیستمی داریم که در آن تنوع انتخابها هست. جعبه ابزاری که گستردهتر از سیستمی فعلی است. این نکته کاراکتر سیاسی است که ما میسازیم. متخصصان در این زمینه در حال کار کردن در مسیر این هدف نیز هستند.
پس از خروج آمریکا از برجام و نقض تعهدات خود، گمانه زنی در ایران به وجود آمد که تهران به سمت شرق - چین و روسیه - چرخش کرده است. فرستاده رئیس جمهوری ایران و مشاور بین الملل مقام معظم رهبری اخیرا دیداری از مسکو داشت و همچنین آقای پوتین نیز سفری به ایران انجام داد و با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد. به نظر شما ایران تا چه اندازه خواستار چرخش به شرق از جمله روسیه است؟ چقدر روسیه خواستار ایجاد این نوع همکاری است و این همکاری چه کمکی در زمینه روابط دو طرفه، منطقه و جهان میتواند انجام دهد؟
اگر بخواهم کلی صحبت کنم موضوع بر سر انتخاب این یا آن نیست. من خیلی به رویکرد قدیمی چرخش ژئوپلتیک اعتقاد ندارم. ایرانیها به نظرم در تمام ابعاد همواره افراد بسیار ماهری بوده اند که اول و بیشتر از همه چیز منافع کشورشان برایشان اهمیت دارد بنا بر این راه عاقلانه برای آنها و ما این است که از این فرصت استفاده کنیم تا روابط دوستانه ای با کسانی که با آنها هم نظر هستیم برقرار کنیم. حتی با کسانی که هدفی مشترک داریم نیز پیمان اتحاد ایجاد میکنیم به شرطی که آماده دستیابی به آن هدف باشیم. حتی در زمانی که شریکهای مشخصی وجود نداشته باشند، این پراگماتیسم یک اصل در سیاست خارجی روسیه است. ایرانیها هم این اصل را دارند. ما شرکای با سابقهای برای هم هستیم. نه در شرایط خاص شریک هستیم بلکه جغرافیا و منافع نیز ما را به هم نزدیک کرده است. همکاری اقتصادی میان ما باید افزایش یابد. تعاملات در حوزههای مختلف باید گسترش یابد و متنوع شود. باید پروژههای متفاوت به مانند مشارکت در حوزه هستهای داشته باشیم. باید در موضوعات منطقه ای همکاری کنیم. این یک داستان موفقیت آمیز بزرگ است که شامل همکاری ما در سوریه و مناطق دیگر هم می شود. تمام اینها یک گنج و میراث دوران جدید روابط ایران و روسیه است. این یک بنیان است که روابط ما باید بر اساس آن ساخته شود. اما ایران نباید فقط یک طرف را انتخاب کند. ممکن است شما افرادی را در غرب بیابید که شما را بهتر از دیگر افراد در غرب درک می کنند. در این صورت چرا با آنها همکاری نکنید؟ و این کار را خواهید کرد. همچنین در شرق همچنین در شمال و همه جا.
ایران شریک ضروری برای جهان در بسیاری از حوزهها است که هیچ کس نمی تواند به تلاش برای منزوی کردن آن بیاندیشد. بله مشکلاتی وجود دارد که بخاطر ملاحظاتی است که ارتباطی با واقعیت ندارند. اما باید مشترکا به آن افراد کمک کنیم تا به سوء تفاهم و سوء برداشت خود از ایرانیها، روسها یا سیاست هر کس دیگر غلبه کنند.
همانطور که می دانید آمریکا اعلام کرده است به دنبال برگزاری جلسه شورای امنیت با ریاست ترامپ درباره موضوع ایران و چند موضوع دیگر است؟ نظر شما در این باره چیست؟
اطلاعاتی در این باره به رویت ما رسیده است. ما درک می کنیم که آمریکا میخواهد بحث گسترده ای را در خصوص موضوعات منع اشاعه هستهای مطرح کند. مشخص است بحث ایران در ذهن آمریکاییها وجود دارد اما چیزهای دیگر هم وجود دارد. فکر می کنم روسیه بسیار آماده مبارزه در تمامی این موضوعات است، اگر نیاز باشد. زیرا ما در شرایط متعددی در خصوص این کشورها یا این موارد با آمریکا اختلاف و منازعه داریم. ما به این نشست خواهیم رفت اما احساسات به کار نخواهیم گرفت و به موضوعات کاربردی نگاه خواهیم کرد. با هر گونه گمانه زنی در این خصوص مخالفت میکنیم. با هر گونه برتری جویی آمریکا و استفاده از این نشست برای این هدف مخالفت می ورزیم. آنها همیشه بدین گونه رفتار کرده اند. آنها موضوعات ساده را سخت و موضوعات دشوار را ساده قلمداد کرده اند تا بر دیگران فشار وارد کنند و همه اینها مردود است. این نشست به هر صورت رویداد ساده و آسانی برای آمریکا نخواهد بود. اجازه بدهید ببینیم آنها در نشست شورای امنیت چه می گویند. این به آنها بستگی دارد که بحث مشخصی را مطرح کنند. اما ما آماده ایم همانطور که توضیح دادم در نشست شرکت کنیم. امیدوارم پیامهای منطقی به واشنگتن برسد و شرایط برای تصمیم گیرندگان فراهم شود تا قبل از ورود به تلاشهای ماجراجویانه بیشتر، مجددا فکر کنند.
الان که به ایام برگزاری انتخابات میاندورهای در آمریکا نزدیک میشویم، دوباره برخیها بحث دخالت روسیه در انتخابات آمریکا را مطرح میکنند. در حالی که برخی تصور میکردند که روابط مسکو و واشنگتن در دوره دونالد ترامپ بهبود یابد، به نظر میرسد که این موضوع اتفاق نیفتاده و فضای ضدروسی در آمریکا کماکان وجود دارد.
این روزها در واشنگتن، تقریبا هر اطلاعاتی توسط بعضی سخنگویهای متعصب (spin doctors)، و یادداشتنویسها به نحوی ارائه میشوند که سومند نیستند؛ حداقل به بهبود روابط روسیه و آمریکا کمکی نمیکنند. در بسیاری از موارد، ما شرایطی را داشتهایم که در آن وحشیانهترین و عجیبترین نسبتها به روسیه داده شده است، در خصوص موضوعاتی که به لحاظ عملی به طور کامل خارج از دسترس بوده است. ما یک مورد فوق العاده خانم ماریا بوتینا را داریم که بر اساس اتهامات نادرست بازداشت شد و بخاطر چیز[ی که وجود نداشت] دستگیر شد. ما میزان غیرقابل باوری از پروپاگاندای ضد روسی را داریم که در مورد به اصطلاح "پرونده اسکریپال" که در انگلیس منتشر میشود. اتهامات مداوم علیه روسیه پوششی برای آنچه که آنها اقدام "رژیم سوریه" مینامند بوده است. در موضوع اوکراین هم، هر چیزی که فکرش را کنید [وجود دارد].
شما درست میگویید، در این فضا خیلی سخت است که پیشرفت قابل ملاحظه در روابط دوجانبه آمریکا و روسیه را تصور کرد. اما ما خشمگین نمیشویم و به طور مستمر با آمریکا در سطوح مختلف کار میکنیم و به آنها ایدههای کاملا مشخص، در واقع لیستی از ایدهها را در خصوص اینکه ابتدا چه کارهایی باید انجام شوند و اینکه نتایج احتمالی مورد قبول تلاشها برای طرفین در افق نسبتا بلندمدتتر چه میتواند باشد، میدهیم، در حوزههای مختلف از جمله در خصوص کنترل تسلیحات، ثبات راهبردی که برای اگر برای کل جهان مهم نباشد، برای خیلیها در جهان اهمیت دارد، همچنین در خصوص موضوعات منطقهای و موضوعات کاربردی نظیر همکاری در فضا، همکاری در قطبها. خوشبختانه ما در این خصوص به منظور همکاری با آمریکا دیدگاه مثبتی خواهیم داشت، و نه کمتر. لیست موضوعات ممکن است یک دستور کار مثبتی را شکل دهد؛ این میتواند شامل دهها مورد باشد. اما ما نیاز داریم که گامهای فوری برای توقف مارپیچ منفی حرکت از شرایط بد به بدتر برداریم. در مجموع روابط تقریبا نگران کننده است.
ما تماسهای بیشتری را با آمریکا در پاییز خواهیم داشت. معتقدیم که افق تحریمهای جدید علیه روسیه، با همه اقداماتی که هست، برای رسیدن به این هدف کمکی نمیکند. همچنین معتقدیم که در روابط مان باید به موضوعاتی نظیر کنترل تسلیحات وسیعتر نگاه کنیم، و حتی با وجود تحریمها تلاش کنیم در یافتن راهحلها پیشرفت داشته باشیم، چونکه این موضوع خیلی مهم است. ما همچنین معتقدیم کار کردن بر روی برجام و حفظ آن با هم به همراه شما، با اروپاییها مثال خوبی است که ما آنجا می توانیم به آمریکا که کاملا و تنگنظرانه فقط بر فهم خودش از خوب و بد متمرکز است، پیشنهاد کنیم که آلترناتیوها چگونه میتوانند باشند، و اینکه چه جهان متفاوتی ما میتوانیم بسازیم اگر فقط بحث و مشاجره نکنیم و به استدلال و منطق برسیم و اینکه چیزی مثبت بسازیم.
در ادامه راهبرد خروج آمریکا از معاهدات بین المللی، بحثی وجود دارد مبنی بر اینکه واشنگتن خواستار مختل کردن روند سازمان تجارت جهانی است. با توجه به اینکه این سازمان بین المللی 98 درصد تولید ناخالص در دنیا را شامل میشود و 95 درصد تجارت بینالمللی در این بستر یا مجرا انجام میشود، این اختلال چه پیامدهای را برای نظم اقتصاد جهانی می تواند در پی داشته باشد؟
بگذارید در ابتدا بگویم حتی قبل از اینکه این مباحث مطرح شود نشانههایی دیدیم مبنی بر اینکه آمریکا میخواهد چیزی را در سازمان تجارت جهانی تغییر دهد به گونهای که توازن را بر هم بزند. در میان دیگر موارد، موضوع قطعنامه جنجالی سازمان تجارت جهانی برجسته شد که ما نگران بودیم. ما راه دشواری را برای پیوستن به این سازمان به عنوان عضو کامل آن طی کرده ایم. 18 سال مذاکره روسیه با سازمان تجارت جهانی و توافق با آن به طول کشید. مطمئنا ما از این سازمان سود می بریم. معتقدیم این سازمان احتمالا تنها ابزار جهانی در این حوزه است که به گونه ای با تک تک اعضای جامعه بین الملل در ارتباط است. اگر یک ابرقدرت در شرایطی خاص روند خروج از آن را آغاز کند به معنی ضربهای محکم به کل نظام بین الملل خواهد بود.
خنده دار ترین جنبه این اقدام این است که بسیاری از کسانی که در واشنگتن حامی این حرکت یکجانبه هستند بیشتر موضوعات بین المللی را با این ادعا که به نفع تمام جامعه جهانی است به تصویب رساندند. ما نمیتوانیم قوانینی را بپذیریم که منحصرا در یک کشور درباره آن تصمیم گیری می شود اینها مقررات نیستند اینها دستورات یا فرامین هستند اینها قانون هستند که باید از آنها تبعیت کرد. اگر درباره مقررات حرف می زنیم این مقررات باید پیش از تصویب به دقت درباره آن مذاکره صورت گرفته باشد و مورد توافق همه باشد همانطور که در خصوص برجام انجام دادیم. نمیتوانیم با مقرراتی که فقط از آمریکا میآید موافق باشیم. در این شرایط خاص ما به موضوع مورد نظر نگاه سیاسی خواهیم داشت و امیدواریم به آن صورت پایان نیابد. امیدواریم این شانس را داشته باشیم که درباره این موضوع و موضوعات دیگر در قالبی مناسب بیشتر گفتگو کنیم. این قالب مناسب میتواند در نشست گروه 20 در آرژانتین برگزار شود که ماه نوامبر و دسامبر برگزار خواهد شد. اما آنچه در برخی مناطق و در روابط آمریکا با برخی کشورهای بزرگ می بینیم این است که واشنگتن تعرفههای تجاری بیشتری بر مقادیر زیادی کالا وضع کرده است. این اقدام بر جریان عادی کالاها در بسیاری از مناطق جهان تاثیر گذاشته است. این یک علامت هشدار دهنده است. ما باید در کنار هم باشیم. باید در حمایت از سیستم تجارت جهانی استوار بایستیم. باید در قالب سازمان تجارت جهانی و قوانینی که اساس این سازمان را تشکیل میدهند کنار هم باشیم.
آمریکا علیه برخی کشورها مانند ایران، روسیه و ترکیه و تعدادی دیگر تحریم وضع کرده است. در طرفی دیگر، اگر تحریم نباشد، آمریکا حنگ تجاری و تعرفههایی را حتی علیه متحدان خود اعمال کرده است. برخی معتقدند که ترامپ در تلاش است با استفاده از ریگانومیک (اقتصاد ریگانی) در فضا و ذهنیتی شبیه دوران جنگ سرد، اقتصاد کشورش را تقویت و قویتر کند. نظر شما چیست؟ آیا این رویه موجب تقویت اقتصاد آمریکا میشود؟
شاخصهای اقتصادی فعلی در آمریکا تقریبا چشمگیر هستند؛ هم به لحاظ سرعت رشد و همچنین سطح پایین بیکاری. ما هنوز نیاز به آنالیز و تحلیل چگونگی تاثیر این اقدامات بر تجارت آمریکا با دیگر کشورها داریم. آثار فوری لزوما در بلندمدت پایدار نیستند. البته اقتصاد آمریکا وابستگی بسیار کمی به تامین برخی کالاها دارد که از جمله استقلال کامل آمریکا از واردات نفت خام و هیدروکربنهاست. این محیط اقتصادی در آنجا را تغییر داد. اما سوال من این است که رشد اثربخشی کارگران چه میشود؟ به طور کلی مشکل عظیم رشد مستمر و حتمی فاصله بین فقیر و خیلی غنی چه میشود؟ اوضاع مربوط به زیرساختها در این کشور که قدیمیتر و قدیمیتر میشود، چه میشود؟ و خیلی از موضوعات دیگر. من یک اقتصاددان نیستم. من فقط میگویم، از آنچه که من میخوانم و پیگیری میکنم، به عنوان فردی که در وزارت خارجه فدراسیون روسیه کار میکنم و طرفدار روابط روسیه و آمریکا هستم. من شاید کلمه «ترامپونومیک» (اقتصادی ترامپی) استفاده کنم که هنوز کیفیت آن برای ما نامشخص است. بگذارید ببینیم؛ شاید آثار فوری آن ویژگیهایی را که من توصیف کردم داشته باشند، اما اینکه اینها در ادامه چگونه ظاهر خواهند شد و اینکه چه اتفاقی برای بدهیهای آمریکا، کسری فاینانسهای عمومی، و سایر موضوعات خواهد افتاد، دست کم موضوعاتی به همان اهمیت سرعت رشد هستند.