العالم - تحلیل روز
بولتون با بیان اظهارات این رجز خوانی از قصد و نیت اصلی «گروه ب جان بولتون و بنیامین نتانیاهو» پرده برداشت، اظهارات بولتون به طور ضمنی به این اشاره داشت که بر اساس اطلاعاتی که به بنیامین نتانیاهو و یا بولتون رسیده است، ایران را مسئول هر حادثه ای می دانند که در آینده در منطقه رخ خواهد داد چه به طور مستقیم در آن نقش داشته باشد و چه از عوامل آن حمایت کند.
پس از اعزام ناوهواپیمابر آمریکا به آبهای خلیج فارس همه تحلیلگران در خصوص وضعیت بغرنج منطقه هشدار دادند و اینکه هر خطایی می تواند منجر به برافروختن آتش جنگی تازه شود که ترُ خشک را باهم بسوزاند، چنانکه همه تحلیلگران بر آن اتفاق نظر دارند «گروه ب» در چنته ی خود کم از این چنین خطاها و حماقتهایی ندارند.
حادثه انفجار بندر الفجیره بسیار شبهه ناک و مبهم است و سوالات بسیاری را ایجاد کرده است، به رغم این که این انفجارها در سطح گسترده و پی در پی بوده است هیچ خسارت جانی گزارش نشده، در خصوص زمان این انفجارها و نحوه ایجاد آن نیز سوالات گوناگونی مطرح است، اما مسئله ای که بیش از هرچیز عجیب به نطر می آید نحوه برخورد امارات در اعلام این خبر بوده است، امارات طی ساعت های متوالی از طریق منابع رسمی و شبه رسمی این خبر را تکذیب کرد اما به یکباره اعلام کرد که چهار کشتی تجاری در بندر الفجیره منفجر شده و در آتش سوخته است و پس از آن نوبت به نقشآفرینی عربستان رسید و وزیر انرژی این کشور نیز اعلام کرد که دو نفتکش عربستانی در مسیر عبور از آبهای خلیج فارس مورد حمله و آتش سوزی قرار گرفتند اما هیچ خسارت جانی در پی نداشته است.
اما سوالی که هم انکن مطرح می شود این است که چطور ممکن است این تجاوز امنیتی در یکی از بندرگاه های امارات که در همسایگی اش دو پایگاه نظامی آمریکایی و فرانسوی وجود دارد رخ دهد، آن هم درست در زمانی که امارات به دلیل مشارکت در جنگ علیه یمن در آماده باش نظامی قرار دارد؟
این تجاوز امنیتی در بندر الفجیره وقتی اهمیت بیشتری پیدا می کند که ما بدانیم این بندر از لحاظ جغرافیایی خارج از خلیج فارس قرار دارد و در آبهای دریای عمان قرار گرفته است، منطقه ای که امارات و عربستان امیدوارند برای انتقال نفت، به جای خلیج فارس لوله های انتقال نفت خود را به این منطقه انتقال دهند .
رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از اعضای برجسته «گروه ب» تجربه بسیاری در ارتکاب جرایمی که خارج از حد تصور آدمی است در راه رسیدن به اهدافش دارد، برای مثال حادثه انفجار هتل ملک داوود در شهر قدس در سال ۱۹۴۶ که توسط گروهک الارغون به ریاست مناحیم بیگن (وی بعدها به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی انتخاب شد) صورت گرفت با هدف اعمال فشار علیه انگلیس برای خروج هرچه سریعتر از اراضی اشعالی انجام شد.
حملات گروهک های رژیم صهیونیستی علیه شهروندان یهودی کشورهای عربی با هدف ارعاب و ترغیب آنها به مهاجرت به اراضی اشغالی و همچنین حمله جنگنده های این رژیم به کشتی لیبرتی و انداختن مسئولیت آن به گردن مصر در سال ۱۹۶۷ از دیگر نمونه های تلاش رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف خود است.
تنها تفاوتی که میان حملات جهانی این رژیم علیه همپیمانانش در گذشته انجام داده و انفجارهای اخیر این است که در بندر الفجیره این حملات با هماهنگی قبلی و همدستی همپیمانان جدید رژیم صهیونیستی یعنی امارات و عربستان صورت گرفته است.
پرواضح است که «گروه ب» و در راس آن جان بولتن در تلاش هستند تا در مدت باقیمانده از ریاست جمهوری ترامپ از تمام ابزارها و راههای موجود برای آغاز جنگ علیه ایران استفاده کنند بویژه آنکه هم اکنون نارضایتی برخی سیاستمداران از اقدامات بولتون در کشاندن پای آمریکا به جنگ های بیهوده را دریافته اند که ممکن است منجر به پایان یافتن رویای تجدید دوره ریاست جمهوری ترامپ شود.
صرف نظر از اینکه چه طرفی در پس پرده این انفجارهای مشکوک قرار دارد، در پایان می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که عربستان و امارات ناتوان تر از آن هستند که امنیت خود را حفظ کنند چه برسد به امنیت خلیج فارس. امنیت خلیج فارس، دریای عمان و منطقه خاورمیانه کاملا به هم مرتبط است و قابل تفکیک نیست، و حضور نظامی و نامشروع آمریکا در منطقه، و اقدام این کشور در ارائه حمایتهای امنیتی به برخی کشورها درمقابل پول، به این امنیت ضربه زده است، که این امر امنیت و ثبات دیگر کشورها را به خطر می اندازد و منافع رژیم صهیونیستی را تأمین می کند.
منيب السائح - العالم