العالم - یمن
«احمد حاجی صادقیان» کارشناس اندیشکده مرصاد با بیان این مطلب در تحلیلی درباره آخرین تحولات میدانی یمن به ویژه در استان مأرب آورده است : پس از فتح شهر الحزم مرکز استان الجوف به دست انصارالله پیشروی نیروهای صنعا به سمت مارب پایتخت اقتصادی یمن و مرکز فرماندهی نیروهای ائتلاف عربی ادامه پیدا کرده است. پیشروی هایی که نشان دهنده تغییر فاز میدانی انصارالله از دفاع به حمله است. اما راز این پیشروی های وسیع انصارالله با وجود گذشت پنج سال از محاصره و جنگ در یمن چیست؟
پاسخ این سوال بسیار ساده است؛ کارآمدی. دولت صنعا توانسته است به قبایل یمنی ثابت کند که کارآمدی بیشتری نسبت به ائتلاف عربی و دولت منصور هادی برای مدیریت یمن دارد و همین مسئله موجب شده است تا قبایل مناطق تحت سیطره دولت هادی نسبت به همکاری با انصارالله ترغیب شوند.
یمن فقیرترین کشور عربی است و بر اساس آمار سازمان ملل بحران پنج ساله این کشور شدیدترین بحران انسانی در جهان است که باعث شده بیش از 80 درصد از مردم این کشور به کمک های بشردوستانه نیازمند باشند. همین مسئله باعث می شود مسائل اقتصادی اصلی ترین عامل شکل گرفتن ائتلاف ها و اتحادهای سیاسی در جامعه یمن باشد. حربه ای که عربستان سعودی و امارات از آن برای جلب حمایت مردم یمن استفاده کرده و توانستند با استفاده از آن بخشی از جامعه و قبایل یمن را با خود همراه کنند. اما طولانی شدن جنگ و مشکلات اقتصادی این دو کشور موجب شده است این حربه از دست ائتلاف عربی خارج شود و ورق به نفع انصارالله برگردد.
مشکلات اقتصادی دولت و ارتش هادی در ماههای اخیر بسیار افزایش یافته است و این دولت با وجود در اختیار داشتن منابع نفت یمن نتوانسته است اقتصاد را کنترل کند. چاپ سری جدید اسکناسهای بانک مرکزی یمن موجب افزایش نقدینگی و افزایش تقریبا 10 درصدی قیمت ارز در مناطق تحت کنترل دولت هادی شد. پرداخت حقوق افراد ارتش هادی با تاخیر های چند ماهه همراه بوده است و حتی عدم پرداخت حقوق معلمان در ماههای اخیر موجب اعتصاب آنان در استانهای جنوبی یمن شده است. تمام این مسائل با افزایش قیمت ارز و مواد غذایی همراه شده است که زندگی را برای مردم در مناطق تحت کنترل دولت هادی بسیار دشوار کرده است.
در طرف مقابل اما انصارالله به خوبی توانسته است بحران اقتصادی را مدیریت کند. دولت صنعا با منع استفاده از اسکناسهای جدید مانع افزایش قیمت ارز و مواد غذایی در مناطق تحت سیطره خود شده است. با وجود فشار سنگین اقتصادی این دولت موفق شده است جریان ورود کالا، مواد غذایی و سوخت به مناطق تحت سیطره خود را با به کارگیری صحیح ابزارهای دفاعی و دیپلماتیک خود باز نگه دارد. دولت صنعا همچنین برنامه های جامعی برای کمک به فقرا دارد و علاوه بر اینکه سیستم توزیع کمک های بشردوستانه بین المللی را تحت نظارت خود دارد با جمع آوری زکات و پخش آن بین نیازمندان سعی کرده است از فشار اقتصادی بر مردم یمن کم کند. چندی پیش مهدی مشاط رئیس دولت صنعا دستور داد تا هر یک از حقوق بگیران دولت در هر ماه حداقل نیمی از حقوق خود را دریافت کنند. دستوری که برای جلوگیری از تاخیر در پرداخت حقوق ها صادر شد و تاثیر مهمی در معیشت حقوق بگیران ارتش و دولت دارد.
در کنار تمام این موارد انصارالله تلاش ویژه ای برای افزایش تولید محصولات غذایی و ایجاد درآمد برای مردم در پیش گرفته است و با کمپین ( ناکل مما نزرع- چیزی را می خوریم که خودمان کاشته باشیم) سعی در تقویت بنیه اقتصادی مردم داشته است.
به جز مسئله اقتصاد، مسئله امنیت دومین برگ برنده مهم انصارالله است. انصارالله موفق شده است از ابتدای سیطره خود بر بخشی از یمن تعداد ترورها را به شکل معنا داری کاهش دهد در حالی که هر روز خبرهایی در مورد ترور افراد عادی و یا شخصیت های سیاسی نظامی در مناطق تحت کنترل دولت هادی در یمن به گوش میرسد.کاهش حملات هوایی عربستانبه یمن در جریان مذاکرات غیر مستقیم انصارالله و عربستان پس از عملیات آرامکو نیز نشان داد که این گروه می تواند امنیت را برای مردم تحت مدیریتش به ارمغان بیاورد. در مقابل در طول عملیات اخیر انصارالله هواپیماهای ائتلاف عربی به دفعات اقدام به بمباران مناطق درگیری در جبهه های جوف و مارب کردند و زمین های کشاورزی و ساختمانهای قبایل همپیمان ائتلاف را از بین بردند. این اقدام برای چندمین بار به مردم یمن و حتی هم پیمانان عربستان ثابت کرد که جان و سرمایه مردم یمن برای حکام ریاض بی اهمیت است.
تمام این مسائل موجب شده است تا در طی شش ماه گذشته وضعیت عمومی اقتصادی و رضایت مردم از حکومت در مناطق تحت سیطره انصارالله بهتر از مناطق تحت سیطره دولت هادی باشد و همین دلیل خوبی برای مردم و قبایل یمنی است تا ورای مذهب و گرایشهای سیاسی با انصارالله متحد شوند و این راز بزرگ همراه شدن قبایل استان الجوف با انصارالله در روزهای اخیر است. اما این الگو لزوما نمی تواند در هر دو استان جوف و مارب نتیجه یکسان داشته باشد. بافت قبایلی و دور بودن از فرهنگ شهری، عدم وجود طبقه متوسط شهری و شمایل خاص جامعه استان جوف به کلی با مارب که به نوعی قلب دوم اقتصاد و فرهنگ شهری یمن پس از صنعا شناخته می شود متفاوت است.
مارب به دلیل وجود منابع و صنایع نفت و گاز و نیز سد مارب و شبکه آبیاری آن به قطب اقتصادی شمال یمن تبدیل شده است و درسالهای جنگ نیز به عنوان مرکز نیروهای ائتلاف عربی در شمال یمن شناخته می شود. این شهر در عمل به محل تجمع اصلی پناهندگان جنگ در شمال یمن تبدیل شده که منجر به افزایش ساکنان این استان به حدود 3 میلیون نفر و افزایش فعالیت های اقتصادی در آن شده است. موقعیت جغرافیایی این شهر موجب شده است تا این شهر به گلوگاه تردد کالا و افراد از یمن به عربستان و به سمت کشورهای حاشیه خلیج فارس تبدیل شود و عملا این شهر نخستین مرکز بزرگ تجاری و انسانی در مسیر تجارت زمینی یمن با مرکز و شمال شبه جزیره عربی است. مزیتی که گفته می شود ماهیانه تا 17 میلیارد ریال یمنی برای مقامات این شهر درآمد دارد.
اما مهمترین تفاوت مارب با شهر الحزم بافت اجتماعی آن است. صنایع نفت و گاز و کشاورزی پر رونق موجب شده است تا برخلاف شهر الحزم در مارب با یک طبقه متوسط شهری قوی روبرو باشیم. همان بستری که اخوان المسلمین یمن یا همان حزب اصلاح را در توسعه نفوذ خود در این شهر کمک کرد و باعث شد این شهر در کنار تعز به عنوان اصلی ترین مرکز اخوان المسلمین در یمن شناخته شود.
اقتصاد قوی و جامعه شهری قدرتمند باعث می شود تا هم منافع اقتصادی دولت انصارالله برای مردم و ساکنان مارب چندان جذاب نباشد و هم اینکه مردم این شهر مقاومت بیشتری در قبال قرارگرفتن تحت سیطره تفکری ناهمسو از خود نشان دهند و احتمالا در صورت فتح مارب الگوی مقاومت شهری فرسایشی همانند چیزی که در تعز اتفاق افتاد انتظار انصارالله را خواهد کشید.
از طرف دیگر فتح مارب در عمل موجب خواهد شد که انصارالله بر بیش از 90 درصد از سرزمین و جمعیت در شمال یمن ( مناطقی که تا پیش از سال 1990 به عنوان یمن شمالی شناخته می شد ) سیطره پیدا کرده و قواعد اصلی سیاسی میدانی در یمن دستخوش تغییرات جدی شود. یکی از مهمترین عواملی که به انصارالله این توانایی را داد که در جبهه جوف و مارب پیشروی کند عدم همراهی انتقالی و نیروهای طرفدار امارات مستقردر جنوب و سواحل غربی با حزب اصلاح در فعال کردن جبهه الحدیده بود.
نیروهای طرفدار امارات در اوج درگیری های انصارالله با ارتش هادی در استان الجوف نه تنها جبهه های جنوب و الحدیده را فعال نکردند بلکه با امضای یک توافقنامه اجرایی برای توافق استکهلم عملا به انصارالله این تضمین را دادند که این جبهه بر خلاف میل دولت هادی و حزب اصلاح فعال نخواهد شد و صنعا می تواند عملیات خود در الجوف را ادامه دهد.هرچند این همراهی ناشی از نیاز انتقالی به تضعیف حزب اصلاح و دولت هادی برای امتیاز گرفتن در پرونده جنوب بود ولی نباید فراموش کرد که جبهه های ساحل غربی به دلیل در اختیار داشتن بندر الحدیده مهمترین راه ارتباطی انصارالله با جهان خارج برای تامین سوخت و مواد غذایی زمینه بسیار مهمی است که عربستان میتواند از آن در ایجاد یک فشار حداکثری میدانی بر ضد انصارالله بهره بگیرد.
با توجه به مسائلی که گذشت باید گفت انصارالله برای اینکه بتواند سهم خود را از درآمدهای استان مارب بگیرد و همزمان بدون اینکه در کوچه پس کوچه های مارب درگیر یک نبرد فرسایشی و بلند مدت شود از ایجاد مجدد ائتلاف بین دیگر نیروهای میدانی یمن بر ضد خود جلوگیری کند باید با پیشروی تا دروازه های مارب و مسلط شدن بر ارتفاعات اطراف این شهر روابط خود را با مقامات و قبایل مارب حفظ کرده و سهم خود از درآمدهای اقتصادی مارب را از آنها طلب کند و اداره امور این شهر را به مقامات محلی آن واگذار کند. سیاستی که می تواند وزن سیاسی انصارالله را در یمن پس از جنگ نیز افزایش داده و با ایجاد زمینه ایجاد ائتلاف با دیگر گروههای سیاسی اجتماعی یمنی مانع تلاشهای عربستان برای حذف انصارالله از فضای سیاسی بعد از جنگ در یمن شود.
تسنیم