تحلیل:
- دور جدید مذاکرات هستهای که در بهار سال گذشته و اواخر دولت قبل شروع شد و با روی کارآمدن دولت جدید امتداد یافت، پس از وقفهای معنادار متوقف شد و این بار در سیاق و شاکلهای جدید در قطر و با نظارت انریکه مورا از سرگرفته میشود. موافقت با قطر برای میزبانی از این دوره از مذاکرات از سوی ایران بدلیل نقش آفرینیهای مثبت منطقه ای این کشور معرفی شده است.
- در قطر آمریکا با هدف آنچه ممانعت ایران از دستیابی به سلاح اتمی معرفی شده است حاضر شده، ایران دنبال احیای برجامی است که از منافع آن منتفع باشد، اتحادیه اروپا در نقش ناظر، همدلی همیشگی خود با آمریکا را در این پرونده پی جویی میکند و بالاخره قطر به نمایندگی ازکشورهای منطقه میتواند به رفع ذهنیتی کمک کند که برخی از کشورهای منطقه مدعی آن هستند و این ذهنیت ادعایی و بی پایه عبارت است از اینکه فعالیتهای هستهای ایران با امنیت و ثبات منطقه در تعارض است.
- رابرت مالی از سوی آمریکا و در اولین فرصت بعد از اعلام مذاکرات به قطر رفت، علی باقری پس از او راهی قطر شد، برخی کشورهای منطقه ترجیح دادند با اعزام نمایندگانی به قطر از نزدیک شاهد مذاکرات باشند چنانکه امارات با اعزام طحنون مشاور امنیت ملی خود به قطر چنین کرد.
- در این میان برخی دول اروپایی مانند فرانسه نیز ضمن برقراری ارتباط تلفنی با انریکه مورا آخرین نگاههای خود را به او منعکس کردند و احیانا این ماجرا طی روزهای آینده و از سوی دیگر کشورهای اروپایی ادامه خواهد یافت.
- در فاصله میان آخرین دور مذاکرات هستهای در وین با نشست قطر طرف غربی با بهرهگیری از ابزار آژانس و همچنین صدور قطعنامه و تهدید به فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت آخرین فشار قابل تصور را برای منصرف کردن ایران از مواضع اصولی و بحقش وارد آورد که البته بی نتیجه ماند.
-حالا و در آستانه سفر بایدن به منطقه و پس از سفر رسمی بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران قطر میزبانی نشست پیش رو را عهده دار شده است. حاصل این نشست در چند سناریو قابل پیشبینی است اول آنکه آمریکا همچنان بر مواضع زیاده خواهانه خود اصرار کند و بر اختلافات کم اما اصولی فیمابین که از جمله آن مساله دادن تضمین به ایران و بقای برخی تحریمها بر برخی افراد و نهادهاست پافشاری کند و ایران بهرمندی خود از منافع برجام را درسایه احیای آن محقق نیابد در این حالت تکلیف نشست قطر از همین الان روشن است. در سناریوی دوم دور از ذهن نیست که برخی نرمشها از سوی دو طرف برای نجات برجام به جهت رسیدن به افقی جدید صورت پذیرد. در این حالت بدیهی است نرمش احتمالی طرف ایرانی قطعا با مواضع اصولیش هیچ تعارضی نخواهد داشت و این آمریکاست که بایستی از مواضع به ناحق خود اعلام فاصله بیشتری بنماید.
- واقعیت میدان هستهای آن است که گذر زمان اساسا در پرونده هستهای به نفع طرف غربی نیست. طرف غربی بعد از گذشت سالها از خروج ترامپ از برجام، نه فشارهای فلج کننده اش را موثر یافته و نه توانسته است ایران را به عقب نشینی از تحقیق و توسعه هسته ای اش وادار کند.
- ترکیب حضور نمایندگان کشورهای طرف توافق در برجام در قطر نشان میدهد که عمده و اساس اختلافات در این ماجرا متوجه آمریکا و ایران است و لذا ترجیح داده شده است در نشت قطر آخرین احتجاجات و استدلالهای طرفین به منصه عرضه درآید بلکه در این قالب راهی برای برون رفت از مشکلی که آمریکا پیش آورده و برآن اصرار دارد بدست آید.
- اگر چه زمان برای گمانه زنی درخصوص اجلاس قطر همچنان زود است اما حداقل خروجی این نشست شاید این باشد که کشورهای منطقه یکبار و برای همیشه نسبت به استدلالهای ایران آگاهی یابند و با نگرانیهایی که آمریکا و غرب در افکار عمومی حقنه کردهاند که فعالیتهای هستهای مسالمتآمیز ایران با امنیت و ثبات منطقه در تعارض است خداحافظی کنند.
- بنابرآنچه گفته شد بنظر میرسد قطر آخرین ایستگاه هستهای برای شنیدن و فهم دیدگاههای ایران ازسوی غرب وکشورهای منطقه باشداگر چه ایران همواره اهل منطق بوده وهیچ گاه ازمذاکره منطقی پرهیز نداشته است.
علی رمضانی