العالم - کشکول
ناظران تأکید می‌کنند که بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب، ایران در معرض حمله یک «جنگ ترکیبی» قرار دارد و تعداد زیادی از کشورها در سطوح و مراحل مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی پشت سر این قضیه هستند.
در همین زمینه حجت‌الاسلام سیداسماعیل خطیب وزیر اطلاعات در تازه ترین اظهار نظر خود خاطرنشان کرد: در حوادث اخیر، دست رژیم صهیونیستی در اجرا آشکارتر بود؛ در تبلیغات دست انگلیس و در هزینه‌کردن دست رژیم سعودی واضح‌تر بود؛ کل حمایت مالی نمایش منحط برلین در حوزه تبلیغات، فضاسازی، اجاره تجهیزات برای تصویربرداری و ارائه تسهیلات برای حضور خبرنگاران و غذاهای توزیع شده و... با هزینه سعودی صورت گرفت.
به گفته تحلیلگران، این جنگ با بحرانی پیرامون مسئله حجاب و تظاهراتی در این راستا آغاز شد که مسالمت آمیز هم بود؛ اما در ادامه عوامل، انگیزه ها و سایر مولفه های مربوط به وضعیت معیشتی و اقتصادی با آن ادغام شد و این قضیه با حمایت گروه های برانداز و تجزیه طلب در خارج از کشور اوضاع را پیچیده تر کرد به طوری که تداوم این روند و بررسی شواهد نشان می دهد که عیناً همان سناریوی اجرا شده در عراق و سوریه نیز برای ایران در نظر گرفته شده است.
آنها خاطرنشان کردند: پس از شکست ناآرامی‌ها، دشمنان علاوه بر شعله‌ور کردن لفاظی‌های تجزیه طلبانه، دست به اقدامات تروریستی زدند که از شیراز، سیستان و بلوچستان شروع شد، اما ایران از دستگاه امنیتی پیشرفته‌ای برخوردار است که می‌تواند اقدامات جنایتکارانه را علیرغم فشار زیاد حوادث برای ایجاد اختلال و فرسودگی در خدمات امنیتی، دنبال کند.
کارشناسان امور سیاسی تأیید کردند هدف ایالات متحده از سال 1979 که جیمی کارتر رئیس جمهور وقت این کشور، اولین تحریم ها علیه ایران را تصویب کرد، «تسلیم کردن ایران دربرابر خواست آمریکا» یا وادار کردن ایران به کنار گذاشتن «مبارزه با رژیم اشغالگر صهیونیستی» و حمایت از جنبش های مقاومت به ویژه در خاورمیانه است.
تحلیلگران خاطرنشان می کنند، برای وادار کردن ایران به دست کشیدن از حمایت خود از جنبش‌های مقاومت دیگر خیلی دیر شده است، زیرا اکنون سلاح بازدارنده‌ای را در اختیار دارد که آن را به منطقه، آمریکا و رژیم صهیونیستی تحمیل کرده است؛ همچنین متحدان قوی و متخصص دارد.
همزمان عربستان همیشه به درخواست آمریکا در تامین مالی شورش ها، حمایت از آن و قاچاق اسلحه به ایران نقش خود را ایفا می کند همانطور که پیشتر در افغانستان، عراق و سوریه به اینگونه اقدامات مبادرت کرده است.
کارشناسان روابط بین‌الملل نیز اظهار می کنند که تظاهرات اخیر در ایران خودجوش نبوده، بلکه تلاش برای ناآرام کردن ایران پس از ناکام ماندن نقشه و پروژه تحمیل شکست نظامی بر جمهوری اسلامی رخ داده است زیرا دشمنان می دانند که اقدام نظامی علیه ایران منجر به یک جنگ فاجعه بار در سطح منطقه و جهان خواهد شد و حتی اروپایی ها نیز به این موضوع واقف هستند.
آنها می گویند: کسانی که وضعیت ایران را دنبال و در این کشور زندگی می کنند کاملاً آگاه هستند که برنامه هایی با هدف ضربه زدن به این کشور وجود دارد. عربستان سعودی به برخی از احزاب و گروه هایی که دارای نفوذ اقتصادی هستند پول پرداخت می کند تا در تلاش برای تصاحب پست های اقتصادی به ویژه در استان های مرزی اقدام کنند.
کارشناسان خاطرنشان می کنند، از نظر اقتصادی نیز در سالهای تحریم تلاش کردند ایران را بر زمین بزنند اما در این زمینه نیز شکست خوردند. دشمنان ایران در ایجاد جنگ های امنیتی داخلی نیز علیرغم وجود زمینه مساعد به خاطر برخی گروه های جدایی طلبی، ناکام ماندند؛ مانند کردستان که به محور اصلی کارزار علیه ایران تبدیل شد، به خصوص که در آنجا بیش از چهار جناح کردتبار جدایی طلب و مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد که آموزش ها و دستوراتی را از موساد دریافت می کنند.
این حقیقت به خوبی بر همگان آشکار و عیان شده است و کسانی که روابط رژیم صهیونیستی با کردستان عراق را می شناسند، کاملا از گستردگی روابط بین گروه های جدایی طلب کرد در ایران و موساد آگاه هستند.