العالم ـ زلال قرآن
خضوع «زبان» نرم سخن گفتن است، خضوع «سروگردن» سربزیر افکندن و فروتنی است، خضوع دست و پا و بدن، سکوت و آرامش است (مگرحرکتی که در انجام اعمال نماز ضرورت پیدا می کند، مثل: قیام، رکوع، سجده، و...)، خضوع چشم و گوش به این است که در اثر احساس خواری و ذلت و زبونی در مقابل مقام عظمت و کبریائی الهی، ترسان و فروخفته باشند، چنانکه در بخش اول آیه 43 سوره مبارکه قلم با بیان:
« خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ»
ترجمه: (چشمانشان ذلیل و ترسان، ذلّت و حسرت آنها را فرا گرفته و از این پیش (در دنیا) با تن سالم به سجده خدا آنها را میخواندند).
به آن اشاره شده است.
و در چنین شرایطی است که با تذلل و اطاعت و فرمانبرداریِ وجود انسان به خصوص اعضاء و جوارح او از احکام حقیقت کلمات و جملات نماز، امر«خضوع» محقق می گردد.