تحولات سوریه و احتمال جنگ مجدد؛ آیا دشمن جسورتر شده است!

تحولات سوریه و احتمال جنگ مجدد؛ آیا دشمن جسورتر شده است!
شنبه 24 آذر 1403 - 13:23

در پاسخ به این سوال که با توجه به وضعیت کنونی سوریه، آیا رژیم صهیونیستی به جنگ باز خواهد گشت؟ باید گفت که متغیرهای زیادی اعم از بین المللی، منطقه‌ای و محلی وجود دارد که ممکن است سناریوی آغاز مجدد جنگ را برای رژیم صهیونیستی خطرناک جلوه دهد یا حداقل برای یک برهه زمانی خاص به تاخیر بیندازند.

العالم - سوریه

نشریه لبنانی الاخبار در تحلیلی خاطرنشان کرد: تجربه تاریخی نشان می‌دهد که جایگاه و نقش سوریه همواره مورد توجه میز ارزیابی و تصمیم‌گیری رژیم صهیونیستی هنگام بررسی گزینه‌های تهاجمی‌اش علیه لبنان، بوده است. این به دلیل ویژگی موقعیت جغرافیایی سوریه و پیامدهایی است که می‌تواند از نقش آن در مقابله با این رژیم، چه منفی و چه مثبت، ناشی شود.

این امر در مورد نیروهای حاکم در آنجا پس از سقوط حکومت بشار اسد نیز صدق می کند. بنابراین، پس از تحولات سوریه پرسش اصلی پیرامون احتمال بازگشت رژیم صهیونیستی به جنگ جدید علیه مقاومت و لبنان در این مرحله است.
این سوال را می توان این گونه خلاصه کرد که بر خلاف عوامل شروع مجدد جنگ، محدودیت‌هایی همچون نتایج مشهود در جنگ و مخاطرات دشمن پس از تحولات سوریه نیز وجود دارد که به رد این سناریو کمک می‌کند.

اصلی‌ترین عاملی که می‌تواند در افزایش احتمال عجله دشمن برای آغاز جنگ جدید نقش داشته باشد، این است که:

۱) اسرائیل به اهداف استراتژیک خود که مهمترین آن حذف مقاومت یا تضعیف آن به حدی که توان دیکته کردن خواسته‌هایش یا خارج کردن مقاومت از معادلات داخلی به عنوان یک نیروی موثر در صحنه، دست نیافته است.

۲) پیامدهای توافق آتش‌بس در داخل «اسرائیل» به شدت منفی بوده و نتانیاهو را شرمنده کرد و او را بر آن داشت تا بارها تأکید کند که توافق آتش‌بس به معنای توقف جنگ نیست.

۳) گروه‌های مسلح فعال در سوریه با هدایت الجولانی موضع خود را در قبال مقاومت لبنان پنهان نکردند؛ برخلاف این که از هرگونه موضع‌گیری صریح و مستقیم در قبال اسرائیل و حملات آن و تعیین موقعیت سوریه در درگیری با دشمن پرهیز کردند.

همین امر کافی بود تا رژیم صهیونیستی با فرصت طلبی به تخریب امکانات دولتی سوریه و قابلیت دفاعی آن در تهاجم زمینی بپردازد تا مسیر ارسال تدارکات برای حزب الله را ببندد و در صورت شروع مجدد جنگ علیه لبنان و مقاومت، نیروهای آن را محاصره کند.

عوامل بازدارنده
درست است که نمی‌توان فرصت‌های به وجود آمده در پی تحولات در عرصه سوریه ، به نفع اسرائیل و آمریکا در مقابله با مقاومت در لبنان و منطقه را نادیده گرفت، اما نتایج و پیامدهای فوری تنها معیار نیستند، بلکه متغیرهای زیادی اعم از بین المللی، منطقه‌ای و محلی وجود دارند که ممکن است سناریوی آغاز جنگ را برای آنها خطرناک جلوه دهد یا حداقل برای یک برهه زمانی خاص به تاخیر بیندازند.

اولویت‌های واضح برای هر دو طرف درگیری، آنها را به دور شدن از جنگ سوق می‌دهد، اما هزینه همچنان معیار حاکم برای تصمیم‌گیری جهت آغاز مجدد جنگ است.
اگر از دیدگاه اسرائیل، حزب‌الله شکست خورده بود یا حداقل به شکست نزدیک شده بود، احتمال وقوع جنگ در اسرع وقت افزایش می‌یافت، چراکه رژیم صهیونیستی سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر می‌توانست کار را تمام کند؛ اما اتفاقی که افتاد این است که وضعیت میدانی حزب الله اکنون بسیار بهتر از ده روز اول جنگ است که در طی آن ضربات هنگفتی به حزب الله وارد شد. در روزهای پایانی جنگ رژیم صهیونیستی دریافت که حزب الله هنوز توانایی‌‎های زیادی را حفظ کرده که به آن امکان تداوم جنگ برای یک دوره نسبتا طولانی می‌دهد. به ویژه آن که حزب الله در پایان جنگ، با حمله به تل‌آویو، سیستم زندگی اجتماعی و اقتصادی و احساس امنیت فردی و جمعی را مختل کرد.

موفقیت حزب الله در ممانعت از دستیابی رژیم صهیونیستی به اهداف راهبردی خود، منافاتی با این واقعیت ندارد که دشمن به دستاوردهای میدانی و تاکتیکی مهمی به ویژه دستاوردهای مربوط به خط تماس مستقیم در مرز با فلسطین اشغالی دست یافته است و به عبارتی می‌تواند ادعا کند که حزب الله از مناطق خط مرزی حذف و از آن مناطق دور شده است.

ارزیابی رژیم اشغالگر از اوضاع فعلی لبنان این است که در این مرحله اولویت‌های حزب‌الله حول محور بازسازی و توسعه توانمندی‌هایش خواهد بود؛ بدین معنا که از دیدگاه اسرائیل، تغییرات در عرصه لبنان، آن را وادار به عجله برای آغاز جنگی جدید نمی‌کند.

یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل بازدارنده در این زمینه، مخاطرات عملیاتی در طول جنگ، نتایج منفی و ناکامی‌هایی بود که هر دو طرف شاهد آن بودند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، اولویت های اسرائیل در دوران پسا جنگ را مقابله با برنامه هسته‌ای ایران و نیز جلوگیری از بازسازی و توسعه توان حزب الله عنوان کرد که در طول جنگ و در روزهای پایانی آن بارها تکرار شد. برای حرکت در این مسیر نیاز فوری به مداخله نظامی مستقیم در سوریه وجود ندارد.

از سوی دیگر، موضع «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور منتخب آمریکا نیز بر اساس سخنرانی‌های فراوانش، پایان جنگ لبنان است که این امر می‌تواند انگیزه‌ای برای رژیم صهیونیستی جهت حرکت به سمت توافق برای توقف جنگ و پرهیز از آغاز جنگ مجدد، ایجاد کند. هرچند آمریکا شریک اصلی اسرائیل در این جنگ و همچنین جنگ نسل‌کشی در غزه است.

در مجموع، عوامل بسیاری وجود دارد که در پیشگیری از وقوع جنگ در آینده نقش به سزایی دارند اما این لزوماً در واقعیت صدق نمی‌کند چراکه رژیم صهیونیستی برای ادامه و گسترش دامنه تجاوزات و حملات حساب شده خود، بر اساس برداشت خود از محتاط‌ تر شدن حزب الله، جسورتر و تندتر شده است.

بنابراین دولت لبنان در برابر آزمون اتکا به امضای آتش‌بس از سوی رژیم اسرائیل و پایبندی به مفاد آن و تضمین‌های آمریکایی و بین‌المللی برای بازداشتن این رژیم از هرگونه نقض آتس بس، قرار گرفته است.

پربیننده ترین خبرها