العالم - آمریکا
حییم رامون امروز در گزارشی تحلیلی در روزنامه صهیونیستی معاریو به بررسی روند مذاکرات ایران و آمریکا و نیز تلاش بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم برای شکست مذاکرات جاری پرداخت.
رامون در این گزارش تلاش نتانیاهو را بررسی کرد و نوشت: امروز به وضوح مشخص است که تلاش نتانیاهو در کارزار علیه توافق هستهای ایران و آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، فاجعهای است که تنها تهران را به سلاح هستهای نزدیکتر کرد و با این شرایط، تنها میتوان امیدوار بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از گذشته درس گرفته باشد.
هفته گذشته در پی ادعای نیویورکتایمز مبنی بر قصد رژیم صهیونیستی برای حمله به تاسیسات هستهای ایران، دفتر نخستوزیری این رژیم اعلام کرد که نتانیاهو بیش از یک دهه است که مبارزات جدی جهانی علیه برنامه هستهای ایران را رهبری میکند و در این راستا، اقدامات آشکار و پنهان بی شماری را در این کارزار انجام داده است. با این حال، تنها ثمره کارزار این است که ایران امروز زرادخانه هستهای ندارد.
بنا به ادعای رامون، در حال حاضر هیچ فاصلهای بین این بیانیه فخرفروشانه دفتر نخستوزیری و واقعیت تأسیسات هستهای ایران وجود ندارد. در آن زمان، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفر به ایران ادعا کرد که این کشور از ساخت بمب هستهای دور نیست و وزیر وقت امور خارجه آمریکا نیز در همین راستا گفت که ایران به طرز خطرناکی به سلاح هستهای نزدیکتر شده است. وی افزود: به تعبیر نتانیاهو، ایران تنها یک قدم با بمب هستهای فاصله دارد.
رامون گفت: زمانی که نتانیاهو در سال ۲۰۰۹ به قدرت بازگشت، ایران با بمب هستهای فاصله زیادی داشت. بنابراین، از هر منظر، سیاست او در قبال برنامه هستهای ایران یک شکست راهبردی است.
در این باره، از یک سو، نتانیاهو با تلاش فراوان هرگونه اقدام دیپلماتیک مهمی که ایران را از سلاح هستهای دور کند، خنثی میکرد و از سوی دیگر، وی هرگز جرأت حمله نظامی به ایران را نداشت. وی بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۰۹ اعلام کرد که اگر جهان نتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند، (رژیم) اسرائیل تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران را بمباران خواهد کرد.
به نوشته رامون، نتانیاهو با این بیانیه از سیاست آریل شارون و ایهود اولمرت، نخستوزیران اسبق رژیم صهیونیستی منحرف شد. وی افزود: شارون و اولمرت به برنامه هستهای ایران به عنوان یک مشکل جهانی مینگریستند و معتقد بودند که (رژیم) اسرائیل به تنهایی توانایی توقف آن را ندارد. به همین دلیل آن دو سیاست خود را بر ایجاد یک اتحاد نزدیک راهبردی با ایالات متحده بر این موضوع استوار کردند.
در همین ارتباط، نتانیاهو در اولین سالهای پس از بازگشت به قدرت، بر گزینه نظامی علیه ایران تمرکز کرد. وی حدود ۱۰ تا ۱۳ میلیارد شِکِل برای توسعه توانمندیهای نظامی با هدف حمله به پروژه هستهای ایران صرف کرد، اما ترسید و دستور حمله نداد.
بر اساس گزارش رامون، این ایده که اسرائیل همان طور که تأسیسات هستهای محدود عراق و سوریه را نابود کرد، توانایی نابودی گسترده برنامه هستهای ایران دارد، اساساً ناقص است و قابل تکیه نیست. همان طور که مسؤولان نهادهای امنیتی و نظامی به نتانیاهو گفتند که بمباران تأسیسات، برنامه هستهای ایران را از بین نمیبرد و تنها یک سال تا دو سال فعالیت ایران را به عقب میاندازد.
در همین زمینه، مئیر داگان رئیس موساد با بمباران تأسیسات غنیسازی اورانیوم در ایران مخالفت کرد و گفت که تنها راه به تعویق افتادن توسعه برنامه هستهای ایران از طریق عملیاتهای مخفیانه و ترور هدفمند است. به گفته رامون، موساد در عملیات مخفی خرابکاری یا ترور علیه برنامه هستهای ایران به دستاوردهای فوقالعادهای دست یافت، و اقدام این سازمان با کمترین هزینه انجام شد.
با این حال، نتانیاهو پس از کنار گذاشتن گزینه نظامی که هرگز از آن استفاده نکرد، به سمت بهرهبرداری از گزینه سیاسی برای توقف برنامه هستهای ایران تمایل پیدا کرد. در همین حال، در طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، جامعه بینالملل به رهبری ایالات متحده، مذاکراتی را با ایران با هدف تدوین توافقی برای محدود کردن برنامه هستهای این کشور در ازای لغو تحریمهای اقتصادی انجام داد که در اواسط دهه ۲۰۰۰ علیه ایران اعمال و از سال ۲۰۱۰ به شدت تشدید شده بود.
در این شرایط، نتانیاهو به جای پیوستن به جامعه بین المللی برای تدوین توافق هستهای محدود و تلاش برای نفوذ و تأثیر در آن به گونهای که منافع (رژیم) اسرائیل را تضمین کند، از همان ابتدا این ایده را رد کرد. وی پس از توافق، در اوایل سال ۲۰۱۵، بر خلاف میل باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا، و با پافشاری بر شکست این توافق، صدمات سیاسی و اقتصادی سنگینی را متوجه (رژیم) اسرائیل ساخت.
به نوشته رامون، در آن زمان، ادعای نتانیاهو مبنی بر اعطای مجوز به ایران برای ساخت بمب هستهای در پایان توافق، عوام فریبی کامل بود. زیرا توافق، دستیابی ایران به توانمندی برای ساخت بمب را برای مدتی طولانی به تعویق انداخته بود.
در ژوئیه ۲۰۱۵ (تیر ۱۳۹۴)، توافق هستهای بین ایران و ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی امضا شد. در همان زمان ایران در آستانه امضای قرارداد بیش از ۱۱ هزار کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین و حدود ۲۰ هزار سانتریفیوژ برای غنیسازی اورانیوم در اختیار داشت که بر اساس توافق محدود کرد.
با این حال، با تغییر دولت در ایالات متحده و به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، نتانیاهو با هدف متقاعدکردن رئیس جمهور منتخب برای خروج از توافق هستهای (برجام) یک کارزار بسیار جدی راه انداخت. در آخر، تلاشهای نتانیاهو به ثمر نشست و ترامپ در سال ۲۰۱۸ خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تمدید تحریمهایی را که بر اساس آن لغو شده بود، اعلام کرد. با این حال، «موفقیت» نتانیاهو به یک «فاجعه» تبدیل شد. زیرا زمانی که دولت ترامپ از توافق هستهای خارج شد، ایران از اورانیوم ۱۱ هزار کیلوگرم با غنای پایین و ۲۰ هزار سانتریفیوژ، تنها ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم و حدود ۶ هزار و ۱۰۰ سانتریفیوژ داشت. در همین زمینه، از زمان امضای برجام، همه سازمانهای اطلاعاتی جهان، از جمله سازمانهای اطلاعاتی (رژیم) اسرائیل، دریافته بودند که بر اساس توافق، ایرانیها همه آنچه را که از آنها خواسته شد، رعایت کردند و آژانس نیز در ۹ گزارش جداگانه پایبندی ایران به توافق را تایید کرده بود.
بنا بر ادعای رامون، با این حال، ایرانیها در واکنش به تصمیم ترامپ برای خروج از برجام، یک سال بعد توسعه برنامه هستهای خود را از سر گرفتند و به سمت ساخت سلاح هستهای رفتند. در فوریه سال جاری (اواخر بهمن و اوایل اسفند ۱۴۰۳) آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داد که ایران ۲۷۴ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا سطح بالای ۶۰ درصد دارد. به نوشته رامون، درک این نکته حائز اهمیت است که سطح غنیسازی ۶۰ درصد را میتوان ظرف چند روز به سطح غنیسازی ۹۰ درصدی مورد نیاز برای ساخت کلاهک هستهای رساند و در حال حاضر (رژیم) اسرائیل توانایی جلوگیری از این امر را ندارد و این واضحترین دلیل بر شکست سیاست نتانیاهو است.
رامون نوشت: مقامات سیاسی اسرائیل پس از توافق ایران با آمریکا و کشورهای اروپایی، از سیاست نتانیاهو به هر شکلی حمایت کردند و تقریبا همه رهبران احزاب چه در ائتلاف با کابینه و چه در میان اپوزیسیون پس از توافق ادعای اشتباه نتانیاهو مبنی بر بد بودن توافق را پذیرفتند. در همین راستا، نفتالی بنت، نخست وزیر سابق این رژیم حتی توافق هستهای را با توافق مونیخ مقایسه کرد و یائیر لاپید، آویگدور لیبرمن و حتی اسحاق هرتزوگ که در آن زمان رئیس حزب کارگر بود، پاسخهای به همان اندازه تند منتشر کردند. در مقابل، تصمیم ترامپ برای خروج از برجام در نظام سیاسی این رژیم با شور و شوق پذیرفته شد. بنت و یائیر لاپید، رئیس جمهور آمریکا را به خاطر تصمیمش برای خروج از توافق تحسین کردند. با این حال، زمانی که جو بایدن، رئیس سابق آمریکا برای احیای توافق هستهای تلاش میکرد، کابینه ائتلافی بنت و لاپید مخفیانه بر آن بودند تا این تلاش را خنثی کنند.
در دسامبر ۲۰۲۲ (آذر ۱۴۰۱)، پس از اینکه اعلام شد دولت بایدن مستاصل از دستیابی به توافقی جدید است، بنت به تلاش خود در این امر مباهات کرد و گفت: ما از طریق اقدامات دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک موفق شدیم بازگشت آمریکا به توافق هستهای را متوقف کنیم.
به نوشته رامون، دستگاه امنیتی و نظامی این رژیم نیز بر خلاف مخالفت خود با خروج از توافق هستهای، در سکوت از سیاست نتانیاهو حمایت کردند.
عضو سابق کنست سپس به واقعیت سیاسی کنونی رژیم صهیونیستی پرداخت و گفت: واضح است که (رژیم) اسرائیل بدون چراغ سبز آمریکا جرات حمله به ایران را ندارد. از سوی دیگر، ترامپ نیز ترجیح میدهد به جای گزینه نظامی از مسیر سیاسی و دپیلماتیک حرکت کند.
بر اساس تحلیل رامون، رژیم صهیونیستی برای حمله به مراکز هستهای ایران حتی از حمایت سیاسی آمریکا نیز برخوردار نیست. وی به جای تلاش برای تأثیرگذاری بر مذاکرات جاری، بار دیگر اشتباهی را که در سال ۲۰۱۵ مرتکب شده است، تکرار میکند و همچنان خواستار برچیدن کامل برنامه هستهای ایران میباشد که غیر منطقی و غیر واقعی است.
به گزارش ایرنا، به عقیده رامون، برنامه هستهای خط قرمز ایران است و به هیچ وجه آن را نخواهد پذیرفت. بر این اساس، رژیم صهیونیستی بار دیگر در شرایطی قرار گرفته است که به موضع آن توجهی نمیشود، زیرا موضع این رژیم با واقعیت مطابقت ندارد.
رامون در پایان این تحلیل نوشت: به تنها چیزی که در حال حاضر باید امیدوار بود این است که ترامپ از پیامدهای خروج از برجام درس گرفته باشد و به توافق دیگری با ایران موفق شود که بهتر از توافقی باشد که ایران در زمان اوباما امضا کرد.